این روزها که احمدینژاد کسی را غاصب میخواند و کسی را رد میکند و حملات خود به نظام را با شخصی کردن مسائل بازنمایی میکند، برخی میگویند صد رحمت به خاتمی! ببینید ایشان چقدر نجیبانه رفتار میکند. اگر خاتمی در جرگه اپوزیسیون تعریف میشود، حرف درستی است. او به عنوان «اپوزیسیون نجیب» قابل احترام است. اما اگر ذیل پرچم انقلاب و رهبری امروز و امام دیروز خود را تعریف کرده است، این نجابت بیمعناست. در نظام جمهوری اسلامی همراهان صریح به اپوزیسیون نجیب ارجحیت دارند.
این بار اگر تروریست ها و اوباش، به جان یا مال و مقدسات شهروندان آسیبی بزنند، مسئولیت آن متوجه شخص آقای روحانی است که سیاسی کاری و فرافکنی مسئولیت را بر ایجاد شبکه ملی اطلاعات، و قانونمند و مسئولانه کردن فعالیت در فضای مجازی و تلگرامی ترجیح داده است. براستی چند نفر دیگر باید توسط تروریست ها و اوباش – بی هیچ گناهی- قربانی شوند تا رئیس دولت و وزیران ذی ربط، مسئولانه تر رفتار کنند؟!
«کنوانسیون ملل متحد برای مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی» موسوم به «کنوانسیون پالرمو» در سال ۲۰۰۰ مورد پذیرش مجمع عمومیسازمان ملل قرار گرفته است و تاکنون ۱۸۰ کشور به عضویت آن در آمدهاند و کشورمان نیز پس از دوماه از تصویب این کنوانسیون آن را امضا نمود اما به دلیل اینکه هنوز الحاق به آن، از تصویب مجلس شورای اسلامینگذشته است، از آن زمان تاکنون صرفا به عنوان ناظر در نشستهای کنفرانس اعضاء کنوانسیون شرکت مینماید.
طبق آمارهای ارائه شده در حال حاضر سطح کشت پسته در ایران بیش از ۳۶۰ هزار هکتار میشود که در این میان استان کرمان با در اختیار داشتن ۲۷۰ هزار هکتار باغ بارور ۷۷ درصد محصول کشور را تولید کرده و به عنوان مهمترین منطقه پستهکاری ایران و دنیا محسوب میشود، اما با این وجود از سال ۲۰۱۱ با توجه به رقابتهای خارجی، ایران رتبه اول تولید در این بخش را از دست داده و در جایگاه دوم تولید پسته قرار گرفته است
با این وصف، ضرورت دارد مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، از دولت بخواهند به جای حرکت تخته گاز و از سر خودرایی به سمت رهاسازی فنر قیمت ها، ابتدا یک گزارش جامع آماری درباره “هزینه/درآمد” دو سال گذشته و میزان انطباق آن با وعده ها و دعاوی دولت به این مراکز نظارتی ارائه دهد. یا اینکه کمیته ویژه ای از جانب “مجمع” مامور تحقیق و تفحص و انتشار گزارش در این زمینه شود.
حفظ یا تغییر وضع موجود، یک دوگانه مهم است که اگر درست تبیین نشود، راه به ناکجاآباد میبرد. برخی تغییرطلبیها مصداق کور کردن چشم به جای درست کردن ابروست؛ نقطه قوتها و قدرتمندیهای داخلی را هدف تغییر قرار میدهد اما نقطه ضعفها را مثبت میشمارد و بر حفظ آنها تاکید میورزد. درست در همین بزنگاه بود که دشمنان، ارکان قدرت ایران جدید را «مایه دردسر و مزاحمت» برای ملت که باید به قیمت ارزان به شرخرها فروخت و از شرشان خلاص شد، جا زدند.
اسامی ۱۰۰ مدیر دوتابعیتی کشور در جلسه عصر یکشنبه گذشته کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی خوانده شد. همچنین گفته شد فردی که اخیراً با اختلاس ۱۰۰میلیارد تومانی از وزارت نفت به خارج فرار کرد، دوتابعیتی یا دارای تابعیت مضاعف است. علت اینکه خاوری به راحتی گریخت، این بود که دارای تابعیت مضاعف بود. تابعیت مضاعف امروز، همان «تحتالحمایگی» دوره قاجاریه است.
رضا رشیدپور، مجری تلویزیونی در ابتدای مصاحبه از او درباره کشتی سانچی پرسید. ?حسن روحانی گفت: ” به دنبال مسائل حقوقی کشتی هستیم، دریانوردان کشته شده «شهید خدمت» قلمداد میشوند. کار کمیتههای تخصصی در این مورد هنوز باقی است.” ؟؟ پرسش بعدی، زلزله کرمانشاه، آمادگی دولت و اینکه چرا روحانی در حلقه محافظان به صحنه
شرایط برای من فرق داشت؛ زنگ ورزش برای من بازی وجود نداشت. سرویس بهداشتی مناسب برای امثال من نبود و… اما باز هم تلاش کردم.
سعی کردم وارد مدرسه شوم. بیشتر بچه ها به آموزشگاه های کنکور می رفتند ولی من به دلیل شرایط نامناسب ورودی و پله های کلاس های آموزشگاه نمی توانستم به کلاس کنکور بروم. ؛ من بادیگران چی فرقی دارم و برای امثال تو هیچ امکاناتی وجود ندارد.
فرض اینکه منطق عبدی در ترسیم مسیر رشد آن جوان درست باشد ، اصلاح طلبان در بیست سال گذشته در تولید تصویری از نظام جمهوری اسلامی که آن تنفر را تولید کند چه نقشی داشته اند.از نخبگان اصلاح طلب می توان جمله ای را پیدا کرد که صراحتا موید نظام جمهوری اسلامی باشد؟.جناب عبدی باید کلاه خود را قاضی بفرمایند که این اقدام چقدر محصول ایده ها و طرح هایی مانند”حاکمیت دوگانه” یا”حالا وقتشه” یا بازی با کلماتی مانند”یکه سالاری” و “مردم سالاری فزاینده” و”مشروطه خواهی” است.