برداشت شخصی نداشته باشیم / حساس نشو!!
آیا به همان اندازه که نوشیدن آب از یک چشمهی کوهستانی را دوست دارید، نوشیدن آب برفک یخچال را هم دوست دارید؟ البته که نه. چرا که منبع یا سرچشمهی هر چیزی مهم است و مسئله صرفا نوشیدن آب نیست.
کرونا :
برداشت شخصی از یک اتفاق، به این دلیل است که همهی انسانها به لحاظ ذهنی دارای یکسری نقاط حساس یا به عبارتی دیگر حساسیتهای ذهنی هستند که در عمیق ترین بخشهای ناخودآگاه آنها خانه کرده و گاهی یک اتفاق مرتبط با این حساسیتها، باعث میشود برداشت شخصی داشته باشند. به زبانی دیگر، حساسیتهای ذهنی باعث میشود حتی اتفاقی که به ما ربطی ندارد را هم به خودمان بگیریم. پس مشکل بر سر داشتن حساسیتهای ذهنی است.
هرچقدر میزان حساسیت ذهنی و ناخودآگاه ما نسبت به چیزی بیشتر باشد، بیشتر باعث شکنندهگی احساسی در ما میشود. اینکه ما در چنین شرایط ذهنی باشیم و مایل باشیم همه چیز را به طرزی سختگیرانه به خودمان بگیریم، واضح است. مثلا اگر در حالتی باشیم که از هر چیزی برداشت شخصی داشته باشیم، یک نقد معمولی و ساده از عملکردمان را هم، برنمیتابیم، چرا که حساسیت بیش از حد ما در مورد یک پدیده که به ما ربط دارد یا نه، باعث برداشت شخصی ما از آن نقد شده.
کلید حل این مشکل تنها یک چیز است و آن هم حساسیت نداشتن. حساسیت نداشتن در این شرایط، به ما کمک کند تا از ایجاد احساسات دردناک در خودمان پرهیز کنیم و بسیاری از مسائل را شخصی نگیریم.
برای مثال وجود حساسیت بیش ازحد در ما، باعث موضع گیریهای تند و خشمگین ما توام با عصبانیت میشود که این مسئله باعث ایجاد بگومگوهای ارتباطی میشود که روابط ما را چه در محیط کاری و چه در زندگی شخصی، با مشکل روبرو میسازد.
علاوه بر این، اگر شما در محیط کاری خود، دارای یک مسئولیت بالایی باشید و از طرفی دارای حساسیت بیش از حد بر روی همه چیز باشید، این صفت، شما را تبدیل میکند به یک مسئول یا مدیر خودرای و مستبد که مایل است همه چیز را تحت کنترل خودش درآورد تا مانع از بروز حساسیت در وی شود.
مدیری که از همه چیز، برداشت شخصی میکند، به راحتی میتواند سازمان تحت مدیریت خودش را با شکست مواجه سازد چرا که باعث تضعیف روحیهی کار تیمی و در نهایت تضعیف عملکرد کل سازمان میگردد.
حالا سوال اینجاست که چگونه میتوانیم کمتر برداشت شخصی داشته باشیم؟
اینکه سعی کنیم از هر چیزی برداشت شخصی نداشته باشیم هم برای خودمان و هم برای اطرافیانمان فضای بهتری را فراهم میآورد. چگونه میتوانیم فردی زودرنج نباشیم؟
یکی از راههایش این است که اجازه ندهید یک شخصی بعنوان منتقد، در ذهن شما دارای قدرت زیادی شود. در واقع این ذهن شماست که به شخصی آنقدر بها میدهد که دارای قدرت میشود و میتواند باعث رنجش شما گردد. پس در ذهن خود این قدرت را از او بگیرید.
این نکته را به خاطر داشته باشیم که هر شخصی فقط بر روی ذهن خودش و اعمال خودش کنترل دارد. کنترل ذهن خودتان را خودتان در دست بگیرید. به این منظور، راههای زیر را امتحان کنید تا از هر چیزی برداشت شخصی نداشته باشید.
۱_ منبع اصلی سخن را مد نظر قرار دهید
در ابتدا مهم است که ببینید گویندهی حرفهای انتقاد آمیز، دقیقا چه کسی است. آیا به همان اندازه که نوشیدن آب از یک چشمهی کوهستانی را دوست دارید، نوشیدن آب برفک یخچال را هم دوست دارید؟ البته که نه. چرا که منبع یا سرچشمهی هر چیزی مهم است و مسئله صرفا نوشیدن آب نیست.
همین مسئله، در مورد نقدهایی که در مورد شما صورت میگیرد نیز مصداق دارد. آیا نقدی که در مورد شما شده از سوی کسی است که برای او احترام قائل هستید یا دوستش دارید؟ آیا آن شخص منتقد، شما را به خوبی میشناسد؟ یا اینکه آن شخص منتقد به این معروف شده که دهانش را باز میکند و چشمانش را میبندد و هر حرفی را میزند؟ آیا شخص منتقد تا حالا با شما هیچ گفتگویی داشته است که کمی بیشتر با روحیات و ذهنیات شما آشنا باشد.
و خلاصهی کلام اینکه به هنگام مواجه شدن با هر انتقادی از سوی دیگران، اول از همه ببینید چه کسی این حرف را میزند. این امر به شما کمک میکند که نظر او را با ارزش تلقی کنید و اهمیت بیشتری قائل شوید یا اینکه خیلی درگیر آن نشوید و از شخصی سازی آن نقد پرهیز نمایید.
۲_ به منتقدان خود فرصت بدهید اما نه به طور نامحدود
خیلیها هستند که فقط یک حرفی را میپردانند که پرانده باشند. یعنی فقط حرفی میزنند که بگویند ما هم حرفی زدهایم. این افراد اغلب حرفهایش را بدون اینکه بسنجد، به شکلی نامناسب بیان میکنند. این ویژگی، یکی از خواص بشر است که دچار اشتباه میشود و گاهی نقدی میکند که برای خودش هم ناجور است اما باز هم به این اشتباهات ادامه میدهد. در واقع این مسئله دیگر یک اشتباه نیست، بلکه یک الگوی رفتاری برای این افراد میشود.
اگر شخصی به طور بی حد و حساب ، شما را به باد انتقاد بگیرد این دیگر با شماست که ارتباطات خود را با وی محدود کنید چرا که شما با نقد طرف نیستید بلکه با یک الگوی رفتاری ناسالم مواجه شدهاید. پس بهتر است مرزهای روشنی بین خود و اینگونه افراد بکشید.
۳_ انتظار نداشته باشید همه باید آنچه را شما میپسندید بگویند
افرادی که بیش از حد حساسیت دارند، اصولا برای خودشان چارچوبهای سختگیرانهای در نظر گرفتهاند که حساسیتشان بالا رفته. از نظر این افراد، اگر چیزی اندکی از این چارچوب بیرون بزند، باعث برانگیخته شدن حساسیت آنها شده و دچار برداشت شخصی میشوند. آنها با خودشان مرتبا میگویند او نباید این حرف را میزد. او نباید این کار را میکرد. چیزها نباید اینطوری پیش بروند.
البته شاید هم حق با آن شخص باشد، اما آن شخص باید بپذیرد که همیشه همه چیز در چارچوبهایی که او برای خودش تعریف کرده، نمیگنجد و گاهی بیرون میزند. همین که این پذیرش ایجاد شود، میزان دلخوری و حساسیت شخص، کم میگردد یا به کل از بین میرود.
۴_ کمال گرایی خود را به چالش بکشید
بین کمال گرایی و حسایت بیش از حد، یک مرز مشترک وجود دارد. بسیاری از اشخاصی که دچار حساسیت بیش از حد هستند، به این دلیل است که دارند تمام سعی و تلاش خودشان را برای ارائهی بهترین کارشان انجام میدهند و به عبارتی بیش از حد کمالگرا هستند و در تلاش هستند تا همه چیز بی عیب و نقص باشد در نتیجه اینجور تصور میکنند که کسی نباید آنها را نقد کند و اگر یک نظر منفی از سوی کسی دریافت کنند، اینجور تصور میکنند که تمام تلاشی که انجام دادهاند دود هوا شده.
اگر شما چنین اخلاقی دارید، میتوانید راه بهتری را نیز برای برخورد با این نقدها انجام دهید. نقدهایی که میشود را جهت دهی کنید به نفع خودتان. نقدها را در جهت کمالگرایی خود بشنوید و نهتنها روی آنها حساسیت نداشته باشید بلکه، آنرا برای کاملتر شدن کارهای خود به کار ببرید و در آینده از این نقدها استفاده کنید، نه اینکه درجا بزنید و فقط دلخور شوید و برداشت شخصی داشته باشید.
۵_ با خودتان صادق باشید و دقت کنید چه زمانهایی دچار حساسیت ذهنی شدهاید و برداشت شخصی دارید
اینکه در مواجه با یک نقد، صادقانه با خودتان برخورد کنید و آنرا در ذهنتان موشکافی کنید، دارای برتریهای زیادی برای شماست. شما سعی کنید در هراتفاقی که رخ میدهد، همیشه هر دو روی سکه را ببینید. نظر داشته باشید که شاید به هنگام مرور مجدد آن نقد، متوجه نکاتی شوید که حتی غیرمستقیم به شما کمک می تا پیشرفت کنید . شاید هم ایدهای یا جرقهای به ذهن شما زده شود و شاید نیز باعث ایجاد دید بازتری در شما گردد.
از طرفی، طی تحقیقاتی که انجام شده، یک ارتباطی بین خودشیفتگی و نپذیرفتن نقد وجود دارد. انسان خودشیفته، تصور میکند که او بهتر از آن است که مورد نقد قرار بگیرد. باخودتان صادق باشید که حساسیت شما و برادشت شخصی شما از یک نقد، ناشی از خودشیفتگی شما نباشد.
۶_ به جای اینکه همه چیز را به خودتان بگیرید، از همه چیز برای سرمایه گذاری روی خودتان استفاده نمایید
نقطهی مقابل برداشت شخصی ، این است که چیزی را به خودتان نگیرید. به همین سادگی. به محض انجام این کار، آن اتفاقاتی که قبلا باعث ناراحتی شما میشدند، به ناگاه رنگ میبازند و حتی به طور کلی ارزششان را از دست خواهند داد. در هنگامیکه دارید شخصیت خودتان را از نقد کارهایتان جدا میکنید، در واقع دارید روی خودتان سرمایهگذاری میکنید تا عملکرد بهتری داشته باشید.
شما برای خودتان زندگی کنید نه برای رضایت دیگران یا منتقدان. کارهایتان را با اشتیاق انجام دهید . افزایش شور و اشتیاق شما در هر کاری، باعث میشود تا همیشه بهترین کار ممکن را که از دستتان برآید، انجام دهید.
نویسنده:
برچسب ها :آب ، آن ، آینده ، از ، است ، افزایش ، اگر ، اما ، انجام ، این ، با ، باز ، بالا ، باید ، بر ، برای ، برخورد ، بسیاری ، به ، بهتر ، بی ، بیش ، بین ، تا ، تحت ، جهت ، چرا ، چیز ، چیزی ، حتی ، حساب ، حق ، خواهند ، خوبی ، خود ، داد ، دارد ، در ، دست ، دو ، دیگران ، را ، راه ، رضایت ، روابط ، روی ، سازمان ، شاید ، شخصی ، شدن ، شده ، شکست ، شود ، طی ، فرصت ، فضای ، کار ، کل ، که ، گرایی ، ما ، محیط ، مدیر ، مدیریت ، مسئول ، مسائل ، مشترک ، مقابل ، مهم ، مورد ، موضع ، می ، میزان ، میشود ، میشوند ، نتیجه ، ندارد ، نظر ، نقاط ، نقد ، نه ، نیز ، هر ، هستند ، همه ، هیچ ، و ، واقع ، یا ، یک ، یکی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰