سالها است که عدالت (به فتح عین) به ادبیات اقتصادی کشور ما وارد شده است. طبقه ضعیف با این باور که با برقراری عدالت اجتماعی وضع زندگی آنها بهتر خواهد شد، از شعارهای عدالتخواهانه حمایت میکنند. اما طبقه بهشدت ثروتمند خوب میدانند که عدالتطلبی میتواند ابزاری مناسب برای رانت بستری برای فساد باشد. تصور کنید که در
داوری بازیهای فوتبال از مسایل بحث برانگیز فوتبال ایران به ویژه در سالهای اخیر به شمار می رود. “صادق درودگر” مسئول کمیته بازاریابی سازمان لیگ که سالها قبل در کنار “محمد دادکان” در فدراسیون فوتبال حضور داشت و مدتی نیز به عنوان مسئول کمیته فوتسال فعالیت میکرد، درباره دخالتهای برخی افراد در کار داوران میگوید:
دولت در علم سیاست، دستگاهی سیاسی اجباری با حکومتی متمرکز است که انحصار استفاده ” درست از اجبار و زور ” درون یک قلمرو جغرافیایی معین را حفظ میکند. فلسفه وجودی حکومت دینی و حاکمیّت اسلامی، برقراری عدالت و خدمتگزاری به مردم، به ویژه محرومان و پابرهنگان است، تا اینکه تحت حمایت این حاکمیت، زندگی سالمی داشته، در
کیش شخصیت پدیدهای است که در آن یک شخص با استفاده از رسانههای گروهی و تبلیغات سیاسی از خود وجههٔ عمومی آرمانی و قهرمانانهای ارائه میدهد. این پدیده با استفاده از تعریف و تمجید در رسانهها و نیز ایجاد جوی که در آن شخص فارغ از پاسخگویی یا مصون از اشتباه است بوجود میآید. کیشهای شخصیت غالباً در حکومتهای