جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

پاسخ به چرایی دفاع از خانم خالقی را می‌توان در چند محور خلاصه کرد

هنگامی که در سال ۱۳۹۲، تعداد آرای دکتر محمدعلی نجفی به عنوان نامزد پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش شمارش شد، وی تنها با کمبود یک رأی مثبت دیگر، از راهیابی به این وزارتخانه باز ماند و این نتیجه نشان داد که حتی یک رأی چقدر اهمیت دارد. بنابراین هرگونه کوششی برای حفظ رأی خانم

اختصاصی کرونا

کد خبر : 23907
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۸:۰۳

کرونا :

پاسخ به چرایی دفاع از خانم خالقی را می‌توان در چند محور خلاصه کرد

هنگامی که در سال ۱۳۹۲، تعداد آرای دکتر محمدعلی نجفی به عنوان نامزد پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش شمارش شد، وی تنها با کمبود یک رأی مثبت دیگر، از راهیابی به این وزارتخانه باز ماند و این نتیجه نشان داد که حتی یک رأی چقدر اهمیت دارد. بنابراین هرگونه کوششی برای حفظ رأی خانم مینو خالقی یا هر نماینده دیگر از این جهت ضرورت دارد. ولی علت حساسیت دولت و اصلاح‌طلبان به دفاع از رأی خانم خالقی این نکته نیست. زیرا هر انتخاباتی که صورت گیرد، به احتمال فراوان فردی که رأی خواهد آورد، همچنان از اصلاح‌طلبان خواهد بود، هرچند تا آن زمان از داشتن یک نماینده بیشتر از نعداد فعلی محروم هستند. به علاوه ممکن است این پرسش پیش آید چرا اصلاح‌طلبان که در زمان بحث رد صلاحیت‌ها تا این حد کوتاه آمدند، اکنون در برابر یک مورد تا این حد مخالفت و مقاومت می‌کنند؟ رد صلاحیت‌هایی که چند رده از آنان را حذف کرد، به طوری که در تعداد قابل توجهی از حوزه‌ها حتی یک نیروی رده چندم نیز نداشتند تا به حمایت از او بپردازند.

پاسخ به چرایی دفاع از خانم خالقی را می‌توان در چند محور خلاصه کرد.

۱ـ رد صلاحیت‌ها اگرچه قابل قبول نیست و در مواردی هم ماهیت انتخابات را به کلی دگرگون می‌کند، ولی ضمن مخالفت با آن به ملاحظاتی می‌توان آن را تاحدی تحمل کرد. یکی به این دلیل که هزینه آن را ردکنندگان خواهند پرداخت. علت دیگر نیز به غلبه تفسیری برمی‌گردد که برخی از اعضای شورای نگهبان از اختیارات و قانون نموده‌اند. و بالاخره اینکه مواجهه با منطق و هدف رد صلاحیت را می‌توان در فرآیند سیاسیِ انتخابات انجام داد، که تاکنون بارها انجام شده و این منطق را با شکست مواجه کرده است. نمونه‌اش در سال ۱۳۹۲ است، که حمایت از روحانی، تمامی برنامه طرف مقابل را به هم ریخت و به نوعی مفهوم ممانعت از حضور دیگران در انتخابات را با چالش جدی مواجه نمود. به عبارت دیگر منتقدان توانستند یک اقدامی را که علیه آنان بود به فرصتی به نغع خود تبدیل کنند و بهترین نتیجه را از آن ببرند.

۲ـ اقدام اخیر نقض عهد و پیمان است. مثل مغازه‌داری که می‌تواند جنس خاصی را برای فروش نیاورد و یا آن را به قیمت خاصی نفروشد، تا اینجای کار حتی اگر غیرمنصفانه رفتار کرده باشد، قابل فهم است. ولی وقتی که جنسی را فروخت، و خرید قطعی شد، نمی‌تواند نقض قرار کند و خواهان پس گرفتن آن باشد. اگر بخواهد آن را پس بگیرد، در این صورت باید شکایت کند و در ادامه به ادعای او رسیدگی شود و خودش نمی‌تواند رأساً اقدام کند. در مورد خاص خانم خالقی می‌توانستند، هر مدرکی دارند را برای رسیدگی به مرجع بعدی رسیدگی‌کننده اعتبارنامه‌ها یعنی مجلس ارجاع دهند.

۳ـ پذیرش و تن دادن به اقدام انجام شده، تالی فاسد دارد. و به قول معروف اعتبار امر مختوم را از میان می‌برد. اگرچه رسیدگی به صلاحیت‌ها یک فرآیند قضایی نیست ولی حداقل و به قول سخنگوی شورای نگهبان باید شبه حقوقی باشد. در فرآیند قضایی، هر حکمی باید در نهایت و در یک مرحله قطعی و اجرایی شود. و الا اگر قرار باشد که احکام صادره همچنان قابل تجدیدنظر و بازنگری باشند، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و عدالت قربانی می‌گردد. در فرآیند رسیدگی به صلاحیت‌ها ابتدا هیأت‌های اجرایی رسیدگی کرده‌اند، سپس بدون توجه و حتی بی‌ارتباط با این رسیدگی‌ها؛ هیأت‌های نظارت استان این کار را انجام داده‌اند. و اگر اعتراضی بوده، هیأت مرکزی نظارت و شورای نگهبان نظر نهایی را داده‌اند. طبیعی است پس از صدور این نظر نهایی و شرکت در انتخابات و رأی دادن مردم، دیگر هیچ جایی برای بازگشت به عقب باقی نمی‌ماند. زیرا شرکت در انتخابات و دادن رأی مستلزم قطعی دانستن صلاحیت تأیید شده است و هیچ منطق و گزاره‌ای نمی‌تواند آن را رد کند، مگر آنکه از طرف مرجع بعدی رسیدگی شود، ‌که در اینجا مجلس است.

کارگران سد چمشیر در مقابل فرمانداری گچساران چه می خواهند؟!
دنبال کنید

۴ـ در غیرقابل پذیرش بودن رد صلاحیت مذکور همین بس که سخنگوی شورای نگهبان که فرد مبادی به حقوق است، از ورود به آن پرهیز می‌کند و کار را به سخنگوی هیأت نظارت بر انتخابات سپرده است. ولی جالب اینکه تاکنون هیچ‌گونه دفاع حقوقی از این اقدام صورت نگرفته است، حتی آقای احمد توکلی نماینده اصول‌گرای مجلس نیز به چنین روشی معترض بوده و گفته است که: “”«رد صلاحیت نامزدی پس از انتخاب شدن با نظر شورای محترم نگهبان سابقه نداشته است. هر امر بی سابقه، به ویژه اگر با حقوق افراد کثیری درگیر باشد حساسیت جامعه را برمی‌انگیزد. این حساسیت به حق است و باید به خاطر وجود آن خدا را سپاس گفت. »
او سپس پیش از هر چیز خواستار توضیح شورای نگهبان درباره دلایل ابطال آرای مینو خالقی شده و نوشته «توضیح ناکافی، به ویژه در این مورد، هزینه سنگینی برای این نهاد مهم و کل کشور داشته و دارد.»”

دفاع از حق یک نفر به منزله دفاع از حق کل جامعه است، به این معنا که این دفاع از قانون است. شورای نگهبان در این اقدام خود، قادر به دفاع حقوقی از این تصمیم خود نیست، و تاکنون دیده نشده است که نه تنها شورا، بلکه طرفداران آن نیز قادر به دفاع از این تصمیم شورا باشند. هرچند این تصمیم نیز بیش از آنکه متأثر از تصمیم جمعی اعضای شورا باشد، محصول برداشت و خواست دبیر آن است. اگر شورای نگهبان اقدام مشابهی را درباره نمایندگان دیگری که در آذربایجان غربی و شرقی اظهاراتی را کردند که برای رد صلاحیت آنان کافی است، انجام می‌داد، شاید می‌توانست به لحاظ سیاسی و البته نه حقوقی از عملکرد خود دفاع کند و بگوید که در این اقدام به لحاظ سیاسی بی‌طرف بوده است. ولی از آنجا که نماینده منتخب اصفهان منتسب به جناح اصلاح‌طلب است و از آن مهم‌تر اینکه خانم است و موضوع موردنظر نیز به حجاب مربوط می‌شود (فارغ از درستی یا نادرستی سند منتشره) حساسیت‌های غیرحقوقی بر مسایل قانونی غلبه پیدا کرده و این تصمیم غیرقابل دفاع گرفته شده است.

جهش قیمت نفت ایران
دنبال کنید

پس از اتفاقاتی که در جریان تأیید یا رد صلاحیت‌های همین مجلس و مهم‌تر از آن مجلس خبرگان این دوره پیش آمد، و نیز نقدهایی که برای اولین بار از درون شورای نگهبان نسبت به عملکرد این شورا مطرح شد، جایگاه آن نسبت به پیش تضعیف گردید، بویژه با رأی پایینی که دبیر این شورا آورد و یکی از اعضای آن نیز رأی لازم را برای خبرگان کسب نکرد، این تصمیم علیه خانم خالقی، بیش از پیش جایگاه شورا را از مسند حقوق دور و سیاسی کرد. ارجاع مسأله به هیأت حل‌اختلاف میان قوا نیز چندان چاره‌ساز نخواهد بود. زیرا این هیأت و ترکیب اعضای آن به صورت موقت می‌توانند مشکلاتی را برطرف و نه حل کنند. اگر این هیأت به نفع تصمیم شورای نگهبان رأی دهد، به هیچ‌وجه ایرادهای حقوقی وارد به این تصمیم را حل نکرده است. اصولاً اگر این تصمیم به لحاظ حقوقی قابل دفاع بود؛ تاکنون شورای نگهبان یا افراد دیگر دفاع حقوقی مستدلی از آن می‌کردند. اگر این هیأت تصمیم شورا را نقض کند، باز هم مشکلی حل نخواهد شد. زیرا ساختار و انگیزه‌هایی که در شورای نگهبان وجود داشته که به این تصمیم رسیده، همچنان پابرجاست و آثار خود را در زمینه‌های دیگر بروز می‌دهد. به علاوه اصلاح نظر شورای نگهبان نباید برحسب مصلحت باشد، بلکه باید برحسب منطق حقوقی باشد. حال چگونه ممکن است که این هیأت بتواند تصمیم شورای نگهبان را براساس منطق حقوقی نقد و رد کند؟ مگر اینکه بپذیریم تصمیم این شورا از اساس مبتنی بر حقوق نبوده است و این یعنی بزرگ‌ترین خسارت که ابتدا باید آن را حل کرد.

۵ـ مسأله خانم خالقی مهم‌تر از هر چیز دیگر نشان از واقعیت جامعه ماست که نوعی بن‌بست را در آن تداعی می‌کند. این بن‌بست برای خانم‌ها بیشتر و سریع‌تر نمایان می‌شود. از طریق موضوع رعایت عملی حجاب رسمی و آنچه که به آن اعتقاد دارند. (درباره تصاویر منتشره قضاوت نمی‌کنم چون ندیده‌ام). مشکل مشابهی که برای یکی از اعضای شورای شهر در استان آذربایجان هم پیش آمده است. اگر امکان داشت که این تناقض و دوگانگی رفتاری در آقایان هم برملا شود، تا به حال در مورد ده‌ها و صدها نفر آنان چنین شده بود. ولی مسأله حجاب به دلایل گوناگون ظرفیت بالایی برای نمایش این دوگانگی رفتاری دارد. از این به بعد هرچه پیشتر برویم، با شواهد بیشتری از این دوگانگی مواجه خواهیم شد.

نویسنده:

برچسب ها : ،

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi