چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴

امین کائیدی شادگان- پژوهشگر و تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک و رسانه‌ای

آسیب‌شناسی همگرایی مردم و حاکمیت در ایران آینده

تحلیل عمیق از آینده رابطه مردم و حاکمیت در ایران با تمرکز بر شکاف‌های نسلی، رسانه‌ای، اقتصادی و الگوهای منطقه‌ای.

اختصاصی کرونا

کد خبر : 121596
تاریخ انتشار : جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۷

کرونا :

امین کائیدی شادگان- پژوهشگر و تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک و رسانه‌ای

آسیب‌شناسی همگرایی مردم و حاکمیت در ایران آینده

آسیب‌شناسی همگرایی مردم و حاکمیت در ایران آینده؛ چالش‌ها و فرصت‌ها

تحلیل عمیق از آینده رابطه مردم و حاکمیت در ایران با تمرکز بر شکاف‌های نسلی، رسانه‌ای، اقتصادی و الگوهای منطقه‌ای.

مقدمه

همگرایی میان مردم و حاکمیت، ستون فقرات پایداری سیاسی در هر نظام حکومتی است. این همگرایی زمانی مؤثر است که از درون جامعه بجوشد و توسط ساختارهای حاکمیتی تقویت شود. اما با ورود به دهه‌های آینده، عوامل متعددی همچون تحول نسلی، گسست رسانه‌ای، چالش‌های اقتصادی، و فشار الگوهای منطقه‌ای، می‌توانند این پیوند را تحت تأثیر قرار دهند. این مقاله به بررسی این چالش‌ها و فرصت‌ها می‌پردازد تا آینده این همگرایی را بهتر درک کنیم.

۱. همگرایی در دهه‌های گذشته؛ میراث فرهنگی یا انسجام ساختاری؟

همگرایی مردم و حاکمیت در دهه‌های گذشته عمدتاً ناشی از میراث فرهنگی مذهبی، مشارکت‌های اجتماعی در بستر انقلاب، و سازمان‌دهی‌هایی مانند بسیج بود. با این حال، ساختار سیاسی نیز نقش مهمی در حفظ این انسجام داشت. نهادهای مذهبی، رسانه‌های رسمی و سیاست‌های رفاهی در تقویت این پیوند مؤثر بودند.

مثلاً در دهه ۱۳۶۰، حتی در شرایط جنگی، مشارکت اجتماعی از طریق کمیته‌ها و نهادهای انقلابی بسیار بالا بود. اما آیا این ساختارها در دهه آینده همچنان ظرفیت همگرایی دارند؟ این پرسشی است که در ادامه مقاله بررسی خواهد شد.

۲. تحولات جمعیتی و شکاف نسلی

نسل‌های جدید با ذهنیتی کاملاً متفاوت نسبت به نسل اول و دوم انقلاب رشد کرده‌اند. برای نسل دهه ۸۰ و ۹۰، منابع مرجع، الگوهای هویتی، و حتی سبک زیست متفاوت از گذشته است. تحقیقات اجتماعی نشان می‌دهد که فاصله ارزشی میان نسل‌ها در حال افزایش است.

برای مثال، نسل جدید به‌جای تعلق گروهی، بیشتر به فردیت و تجربه شخصی اهمیت می‌دهد. این نسل با شبکه‌های اجتماعی بزرگ شده و مرجعیت سنتی مذهبی یا رسانه‌ای برای او جایگاهی ندارد.

در نتیجه، شکاف میان انتظارات جامعه و عملکرد ساختار حاکمیتی، خطر کاهش همگرایی را در دهه آینده افزایش می‌دهد.

۳. نظام رسانه‌ای و تحول در مرجعیت اطلاعات

رسانه، پل ارتباطی میان حاکمیت و مردم است. در گذشته، این پل یک‌طرفه بود: رسانه‌های رسمی نقش مرجعیت خبری را ایفا می‌کردند.

اما امروز، با رشد اینترنت، رسانه‌های رسمی جای خود را به شبکه‌های اجتماعی داده‌اند. بر اساس آمار مرکز افکارسنجی صداوسیما در سال ۱۴۰۲، فقط ۲۳٪ مخاطبان به اخبار رسانه ملی اعتماد کامل دارند.

در مقابل، منابع غیررسمی، هرچند بی‌هویت یا بدون اعتبار، توانسته‌اند ذهنیت بخش زیادی از جامعه را شکل دهند. این دگرگونی باعث افول مرجعیت سنتی شده و شکاف ادراکی میان مردم و دولت را افزایش می‌دهد.

۴. تحولات اقتصادی و کاهش همگرایی رفاهی

همگرایی اقتصادی زمانی ممکن است که مردم احساس کنند در سود حاصل از منابع کشور سهیم‌اند. در سال‌های اخیر، نابرابری درآمدی، حذف یارانه‌ها و تورم گسترده، احساس مشارکت اقتصادی را در جامعه کاهش داده است.

به‌ویژه طبقه متوسط که ستون مشارکت سیاسی است، با فشارهای معیشتی، ناامیدی و بی‌اعتمادی بیشتری را تجربه می‌کند. این مسأله در درازمدت می‌تواند سطح مشارکت اجتماعی و حتی امید به تغییر از درون سیستم را کاهش دهد.

۵. الگوهای جدید حکمرانی در منطقه و تأثیر آن بر نگاه مردم

مقایسه از مهم‌ترین ابزارهای ذهنی نسل جدید است. مردم ایران، به‌ویژه جوانان، با دیدن مدل‌های حکمرانی در کشورهایی مانند ترکیه، امارات، عربستان یا قطر، الگوهای موفق‌تری را در ذهن خود شکل می‌دهند.

برای مثال، در عربستان سعودی با وجود ساختار سلطنتی، برخی اصلاحات اجتماعی و اقتصادی باعث شده تا تصویر پویاتری در رسانه‌ها ایجاد شود. در ترکیه، با وجود انتقادهای جدی به سیاست اردوغان، مدل تلفیقی اسلام سیاسی با دموکراسی انتخاباتی برای برخی اقشار جذاب است.

این مقایسه‌ها باعث تغییر انتظار مردم از ساختار حکمرانی در ایران شده و ممکن است در آینده بر میزان همگرایی تأثیر بگذارد.

۶. سناریوهای احتمالی در رابطه مردم و حاکمیت تا ۲۰۵۰

سناریو ۱: همگرایی بازسازی‌شده

در این حالت، حاکمیت از طریق اصلاح نرم، افزایش شفافیت، و بازتعریف نهادهای مشارکتی، اعتماد عمومی را بازیابی می‌کند.

سناریو ۲: همزیستی منفعل

مردم و حاکمیت در یک وضعیت بدون درگیری و بدون مشارکت واقعی به حیات موازی خود ادامه می‌دهند.

سناریو ۳: شکاف خزنده

فاصله ذهنی، فرهنگی و سیاسی میان مردم و حاکمیت به‌تدریج افزایش می‌یابد و جامعه وارد وضعیت قطبی پنهان می‌شود.

جمع‌بندی

آینده رابطه مردم و حاکمیت، بستگی مستقیم به توانایی حاکمیت در درک تغییرات اجتماعی، پذیرش زبان نسل جدید، و اصلاح تدریجی ساختارها دارد. اگر این بازتعریف صورت نگیرد، امکان لغزش از همگرایی به همزیستی منفعل یا شکاف تدریجی وجود دارد.

پرسش‌های متداول (FAQ)

سوال ۱: همگرایی اجتماعی یعنی چه؟

پاسخ: همگرایی اجتماعی به معنای رابطه پایدار و دوطرفه مبتنی بر اعتماد، درک متقابل، و تعامل فعال میان مردم و حاکمیت است.

سوال ۲: آیا نسل‌های جدید تمایل به همزیستی با ساختار سنتی دارند؟

پاسخ: تنها در صورتی که ساختار حکمرانی خود را با خواسته‌های آن‌ها وفق دهد. نسلی که با تجربه جهانی رشد کرده، خواهان مشارکت واقعی است.

سوال ۳: آیا می‌توان از الگوهای منطقه‌ای برای اصلاح مسیر استفاده کرد؟

پاسخ: بله، تجربه کشورهایی مانند قطر، امارات و ترکیه نشان می‌دهد که اصلاحات نرم و تدریجی می‌تواند همگرایی را بازآفرینی کند.

مقاله مرتبط:

نقش ارتش‌های ملی در تحولات سیاسی منطقه؛ از پاکستان تا ترکیه

 

نویسنده:امین کائیدی شادگان- پژوهشگر و تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک و رسانه‌ای

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi
سایت سید عبدولوحید سجادپور

سایت سید عبدولوحید سجادپور