جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

ارسالی مخاطب: ابر بارانی

هنر و هنرمند

هنر و هنرمند / بشر برای زندگی در دنیا و ادامه حیات نیازهایی دارد بشر برای زندگی در دنیا و ادامه حیات نیازهایی دارد که بخشی از آنها لازمه حیات هستند . این نیازها به ترتیب اولویت عبارتند از : ۱- هوای قابل تنفس ۲- آب ۳- غذا ۴- سرپناه ۵- لوازم آسایش مانند فرش،

اختصاصی کرونا

کد خبر : 76579
تاریخ انتشار : شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۲

کرونا :

ارسالی مخاطب: ابر بارانی

هنر و هنرمند

هنر و هنرمند / بشر برای زندگی در دنیا و ادامه حیات نیازهایی دارد

بشر برای زندگی در دنیا و ادامه حیات نیازهایی دارد که بخشی از آنها لازمه حیات هستند .
این نیازها به ترتیب اولویت عبارتند از :
۱- هوای قابل تنفس
۲- آب
۳- غذا
۴- سرپناه
۵- لوازم آسایش مانند فرش، دیگ، و لوازم بیشتر مانند مَرکب سواری، برق، گاز و…
۶- اشیا و تولیدات هنری و زیبا کننده محیط زندگی و سرگرم کننده

۳ مورد اول حیاتی هستند و بدون حتی یکی از آنها حیات انسان نابود شده و بشر از بین می‌رود.

مورد ۴ و ۵ به بهبود زندگی و ارتقای کیفیت زندگی کمک می‌کند ولی نبودن آنها زحمت بشر برای ادامه زندگی را زیاد می‌کند. مثلا تا صدسال قبل که برق مورد استفاده بشر نبود کارها و امورات زندگی باید فقط در روشنایی روز انجام می‌شد و با تاریکی هوا و نبود روشنایی دیگر کارها انجام نشده و به روز بعد موکول می‌شد.

اما مورد ششم جزو اضافات و تجملات زندگی محسوب می‌شود به نحوی که نبودن آنها هیچگونه تاثیری بر زندگی بشر نمی‌گذارد.

مثلا نداشتن یک تابلوی نقاشی در منزل هرگز موجب نقصان در کیفیت زندگی نخواهد بود . و چه بسا افرادی که بنا به توصیه‌های دینی یا سلایق شخصی خود اصولا با برخی از این لوازم و اشیا و امور سرگرم کننده مخالف هم باشند. مثل قمار کردن بعنوان سرگرمی که از لحاظ اعتقادی و دینی و حتی شخصی نکوهیده و ناپسند است .
یا مجسمه افراد در حالت لخت که به لحاظ اخلاقی و شخصیتی (جدای از بحث دین) مورد تنفر بسیاری از افراد بشر است.
یا مثلا موسیقی در انواع گوناگون که برخی مورد تنفر و برخی محبوب اشخاص است….

پس نیازهای بشر را می‌توان در یک تقسیم‌بندی دیگر به سه بخش حیاتی، رفاهی و تجملاتی تقسیم کرد.

هنر و هنرمند / هنر و سرگرمی جزو نیازهای تجملاتی بشر

همانطور که گفته شد هنر و سرگرمی جزو نیازهای تجملاتی بشر محسوب می‌شود.
یعنی کسی که نیاز حیاتی او برآورده شده باشد به فکر تامین نیازهای رفاهی می‌افتد و بسته به میزان تلاش خود و دارایی و درآمد خود یک بخشی از دارایی خود را به عنوان سرگرمی و تجملات صرف می‌کند.
توازن بین رفاه و تجمل به سطح فکر افراد بستگی دارد و اگر شخصی امور تجملاتی و سرگرمی را به بخش رفاهی ترجیح دهد عموم مردم وی را شخصی سبک مغز و نادان تلقی می‌کنند.
مانند شخصی که یخچال ندارد ولی بطور مرتب سینما می‌رود!

نتیجه این که بنا به قول برخی منتقدین هنری :
هنر دستاورد و تالی شکم سیری یک جامعه است و جامعه گرسنه و گرفتار چندان تمایلی به هنر ندارد و در واقع هنرمندان در چنین جوامعی بیشتر از بقیه آسیب دیده و بیکار می‌مانند.

هنر و هنرمند / هنرمندان سعی دارند دیده شوند

پس از مقدمه‌ای که در دو قسمت قبل گفته شد به بررسی عوامل مؤثر در ایجاد آثار هنری می‌پردازیم.

یعنی فرض بر این است که در جامعه نوعی رفاه نسبی وجود دارد و بخشی از مردم خواهان داشتن تجملات و آثار هنری (با توجه به‌ سطح رفاه و درآمد خود) باشند.

در ایجاد یک اثر هنری چندین عامل مؤثرند.
هنرمندان سعی دارند دیده شوند.
بنابراین هر هنرمند سعی دارد بهترین اثر خود را ایجاد کند تا از قِبَل آن درآمد بیشتری کسب نماید و لازمه این کسب درآمد بیشتر ، دیده شدن توسط تعداد بیشتری از افراد جامعه و به عبارتی دیگر جذب مخاطب بیشتر است.

عید سعید قربان عید همه مسلمانان بر شما مبارک باد
دنبال کنید

پس دیده شدن برای یک هنرمند امری بسیار مهم و حیاتی است و مطرح شدن در بین عامه مردم برای هنرمند امری مطلوب و دلپذیر است.

هنر و هنرمند / کسب درآمد بیشتر و معروفیت

گفته شد که هنرمند در پی دیده شدن است و هرچه اثر وی در بین عامه مردم بیشتر دیده شود برای او موجب کسب درآمد بیشتر و معروفیت و حرفه‌ای نمایاندن می‌شود.

اما چه راهی وجود دارد که هنرمند بیشتر دیده شود؟

ابزارهای مختلفی برای توسعه‌ی دیده شدن و مطرح بودن وجود دارد …
از نمایش آثار در مغازه و گالری تا نمایش عمومی و وسیع مانند نمایش در میادین شهر یا امروزه بصورت تبلیغات رادیو تلویزیونی و اکرانهای عمومی و …

معمولا دسترسی هنرمند به امکانات وسیع و عمومی بسیار سخت است زیرا ابزارهای نمایش توسعه یافته مانند تلویزیون و رسانه‌های بزرگ در اختیار دولت‌های رسمی و یا قدرتهای بزرگ ولی غیررسمی (مثل هالیوود و بالیوود و جشنواره‌های جهانی و…) است که هر دوی اینها طبق سیاست‌های خود آثار هنری و یا هنرمندان خاص را حمایت کرده و آثار ایشان را از طریق ابزارهای قدرتمند رسانه‌ای خود به نمایش گذاشته یا تبلیغ می‌کنند.

پس هنرمند اگر بخواهد هنرش و یا اثر هنریش به وسعت زیاد دیده شود (که برایش امری مطلوب است) لازم است اثر خود را یا هنر خود را مطابق نیاز سیاستمداران رسمی یا غیررسمی بزرگ تنظیم و تهیه و ارائه نمایند.

اینکه یک هنرمند می‌رود و یک اثر مثلا سینمایی می‌سازد که بیانگر موضوعات و در گونه ( ژانر) خاصی است ولی دولت متبوع وی اجازه نمایش عمومی را به او نمی‌دهد به لحاظ همین وابستگی و درهم‌آمیختگی هنر و سیاست است.

و این درگیر بودن هنر و سیاست یک وجه بسیار قابل توجه در عرصه هنر است.

هنر و هنرمند / وسعت معروفیتش با سیاستمداران

گفته شد که هنرمند هرچه وسعت معروفیتش را بخواهد افزایش دهد باید با سیاستمداران هماهنگ‌تر باشد زیرا ابزار رسانه در دست سیاستمداران است.
پس هیچ هنرمند معروف یا سلبریتی را نمی‌توان یافت مگر آنکه وابستگی به یک جریان سیاسی (دولتی یا غیردولتی) داشته باشد.

مثال‌های زیادی در این زمینه وجود دارد که نیاز به ذکر ندارد و خواننده محترم خود نمونه‌های زیادی را می‌تواند مثال بزند.

مطلبی دیگر و زاویه نگرشی دیگر به مقوله هنر و هنرمند در این قسمت مورد نظر است و آن این است که سیاستمدارانِ صاحب رسانه نیز بر این امر واقفند که آثار هنری چقدر می‌تواند برای کنترل افکار جامعه مؤثر باشند.

به همین دلیل مشاهده می‌شود که مقوله هنر نه فقط یک برون ریزی و نمایش استعداد درونی فردی بلکه یک امر علمی و دانشگاهی است.
امری که دولت‌ها و بنگاه‌های بزرگ هنری وابسته به سیاستمداران بسیار به آن توجه دارند و برای آن هزینه می‌دهند.

مثلا اگر کسی یک گرافیست خوب و با استعداد باشد ولی شناخته شده نباشد بدون تحصیلات دانشگاهی و بدون بازتاب آثارش در جامعه هرگز شناخته نشده و معروفیتی حاصل نمی‌کند.

چنین شخصی ممکن است با فعالیت شدید و با ایجاد آثار بسیار در خور توجه به میزان نسبتا زیادی طرفدار پیدا کند و به یمن شبکه‌های اجتماعی کارش بگیرد.
اما به محض اینکه کار وی گسترش پیدا کرد و فعالیت‌های هنری شخصی او دارای طرفداران زیادی شد، در همین زمان سیاستمداران هستند که برای جذب وی در جهت اهداف خود اقدام کرده و پیشنهادات خوبی به وی می‌دهند تا از هنر او در جهت منافع خود استفاده کنند.
و در صورتی که هنرمند مذکور به هر دلیلی پیشنهادات ایشان را قبول نکند ، مشکلات زیادی بر سر راه او قرار می‌دهند و سرانجام وی ناچار خواهد بود یا جذب سیاست شود و یا حداقل با سیاستمداران مخالفت نکرده و البته محدود شود.
پس در واقع می‌توان چنین نتیجه گرفت که هنرمند به واسطه استعداد فردی معروف نمی‌شود و اگر با تلاش شخصی معروفیتی کسب کند بلافاصله سروکله سیاست پیدا شده و مجبور به سکوت و حرکت محدود شده یا بطور کلی سیاسی می‌شود و بهره بیشتری از هنرِ در خدمت سیاست خود می‌برد.

نقدی بر همایش ملی «قلم، اقوام، آرامش» در گچساران
دنبال کنید

هنر و هنرمند / هنرمند برای معروفیت و دیده شدن باید هنرش را در خدمت آنان قرار دهد

گفته شد که هنرمند خواه ناخواه برای معروفیت و دیده شدن باید با سیاستمداران توافق نموده و هنرش را در خدمت آنان قرار دهد وگر نه چندان معروفیتی پیدا نکرده و در نتیجه درآمدش کمتر و زندگی مطلوبی نخواهد داشت.

از سوی دیگر سیاستمداران نیز هنرمندان دارای استعداد را شناسایی و جذب خود می‌کنند.

حال این اختیار با هنرمند است که کدام سیاستمداران را با توجه به دیدگاه و نگرش و فلسفه خود اختیار کند و به آنان بپیوندد.

اگر هنرمند مثلا فیلمساز یا نویسنده یا بازیگر و… از امکانات یک گروه از سیاستمداران یا دولت متبوع خود استفاده کند انصاف و عقل و وجدان حکم می‌کند که در خدمت همان دولت یا اشخاص باشد .

اگر هنرمند از امکانات کسانی استفاده کند و سپس برعلیه همان کسان از هنر خود استفاده کند چه جور انسانی است؟

اینجاست که باید متوجه باشیم که افراد معروفی که داعیه هنرمند بی‌طرف را دارند و خود را سیاسی نمی‌دانند دروغ بزرگی را به خورد مردم می‌دهند.
همچنین هنرمندانی که از بستر یک دولت یا جریان سیاسی به معروفیت رسیده‌اند وقتی برعلیه همان دولت یا جریان سیاسی سخن گفته و هنرنمایی می‌کنند خائن و ناسپاسی بی‌مقدار و حقیر هستند که به جز استعداد هنری، دارای استعداد زیادی در خیانت و دروغگویی و ریاکاری نیز هستند.

افرادی که از آب و نان و مدرسه و دانشگاه و امکانات یک تفکر سیاسی استفاده می‌کنند و سپس بر علیه آرمان‌ها و اهداف و سیاست‌های همان تفکر کار می‌کنند…

و نمونه‌های آن همین افرادی هستند که مثلا سازنده و بازیگر و داور جشنواره شیطانی کن بودند… که سالها در این کشور با پول مالیات و نفت این مردم زیست کردند و بعد برعلیه همان دولت که پول نفت را به حلقومشان ریخت و برعلیه همان مردم که هزینه تحصیل و زندگی این موجودات را دادند ، فیلم ساختند و با حقارت تمام جایزه یک جشنواره سرتاپا مزخرف و بیهوده را به آنهمه نان و نمک این ملت ترجیح دادند.

سلبریتی غیر سیاسی وجود ندارد.
سلبریتی که علیه نظامی که از آن تغذیه کرده فعالیت می‌کند فقط یک‌ انگل برای آن نظام محسوب می‌شود .

والسلام

نویسنده:ارسالی مخاطب: ابر بارانی

برچسب ها :

ناموجود

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi