شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳

حکمرانی متمرکز هوش مصنوعی چگونه می‌تواند در ایران موفق شود؟

به گزارش گروه علم و پیشرفت کرونا ، در نیمه آذرماه امسال، رئیس جمهور در حکمی معاون علمی و فناوری را مأمور تشکیل «شورای ملی هوش مصنوعی» کرد تا هماهنگی و هم‌افزایی دستگاه‌های ذی ربط و کنشگران پیشران در حوزه هوش مصنوعی را ایجاد نماید. این اقدام به عنوان گام اول ورود فعالانه دولت به

اختصاصی کرونا

کد خبر : 104803
تاریخ انتشار : شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۴

کرونا :

حکمرانی متمرکز هوش مصنوعی چگونه می‌تواند در ایران موفق شود؟

به گزارش گروه علم و پیشرفت کرونا ، در نیمه آذرماه امسال، رئیس جمهور در حکمی معاون علمی و فناوری را مأمور تشکیل «شورای ملی هوش مصنوعی» کرد تا هماهنگی و هم‌افزایی دستگاه‌های ذی ربط و کنشگران پیشران در حوزه هوش مصنوعی را ایجاد نماید. این اقدام به عنوان گام اول ورود فعالانه دولت به حوزه حکمرانی و توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی است؛ اقدامی اگر چه دیر اما امیدوارکننده. به بهانه ایجاد یک نهاد عالی متمرکز، در این گزارش که به قلم سجاد فلاحتکار، پژوهشگر حوزه حکمرانی فضای مجازی، به تحریر درآمده قصد داریم به مدل حکمرانی متمرکز در توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی نگاهی بیاندازیم.

با توجه به توسعه روزافزون فناوری‌های هوش مصنوعی و کاربردهای آن، کشورهای دنیا هر یک به نحوی مدلی برای حکمرانی و مدیریت توسعه هوش مصنوعی را در پیش گرفته‌اند. کشورهایی مانند آلمان یا فرانسه، از مدلی نامتمرکز برای مدیریت توسعه هوش مصنوعی استفاده می‌کنند به این معنا که برنامه راهبردی ملی برای توسعه، تدوین شده است و مطایق با آن نیز وزارت‌خانه‌‌ها و نهاد‌های مختلف را به صورت همزمان به عنوان راهبرِ جزئیاتِ برنامه‌ ملی هوش مصنوعی تعیین کرده‌اند.

در نوعی دیگر، برخی کشورها وظیفه‌ راهبری توسعه هوش مصنوعی را به یکی از وزارت‌خانه‌های خود سپرده‌اند. در این مدل همچنین امارات اولین کشوری بود که وزارت‌خانه‌ای برای هوش مصنوعی در سال ۲۰۱۷ تاسیس کرد. در یک مدل متمرکز، کشورها در یک نهاد فراقوه‌ای (انگلستان، استرالیا، ترکیه و…) و در مواردی مانند آمریکا و چین در بالاترین سطح سیاسی کشور به راهبری توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی می‌پردازند.

نگاهی به حکمرانی هوش مصنوعی در آمریکا

مطالعه مسیر حرکت هوش مصنوعی در ایالات متحده آمریکا، به عنوان یکی از اولین بازیگران حوزه هوش مصنوعی و به عنوان بزرگ‌ترین قدرت حال حاضر این حوزه، بی‌شک از اهمیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود. بازیگران اصلی حوزه هوش مصنوعی در آمریکا را می‌توان به سه بخش دولت، سازمان‌های نظامی و امنیتی و بخش خصوصی تقسیم نمود. دولت آمریکا وظیفه تعیین رئوس کلی سیاست‌گذاری‌ها و مسیر حرکت هوش مصنوعی را بر عهده دارد و هدف اصلی آن جمع‌آوری داده، به عنوان سوخت اصلی هوش مصنوعی است.

در بخش نظامی و امنیتی، سازمان‌ها و نهادهایی همچون وزارت دفاع، آژانس پروژه‌های تحقیقات پیشرفته دفاعی (دارپا) و آژانس پروژه‌های تحقیقات پیشرفته هوشمند (یارپا) همراه با سازمان امنیت ملی نقش اساسی را ایفا می‌کنند. به‌ویژه سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) پروژه‌هایی را در دست اجرا دارد تا به‌واسطه آن‌ها از توانمندی غول‌های فناوری بخش خصوصی آمریکا در حوزه جمع‌آوری اطلاعات و گسترش کاربردهای هوش مصنوعی بهره‌برداری نماید.

دولت آمریکا، سند راهبردی هوش مصنوعی خود را در سال ۲۰۱۹ میلادی و با امضای رئیس‌جمهور وقت، تدوین و منتشر نمود. مطابق با این طرح، تمرکز دولت آمریکا باید بر متمرکز ساختن منابع مالی، تقویت امنیت ملی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان باشد. نکته کلیدی این سند آن است که دولت آمریکا را موظف می‌سازد تا حجم سرمایه‌گذاری‌های خود در کاربردهای غیرنظامی و غیردفاعی هوش مصنوعی را به دو برابر افزایش دهد. علت این امر آن است که سیاست‌گذاران آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که لازم است هوش مصنوعی، به عنوان یک ابزار با کاربردهای به شدت گسترده، ابتدا در بخش‌های غیرنظامی توسعه یابد تا در ادامه حوزه‌های نظامی و امنیتی بتوانند از نتایج آن به منظور دستیابی به اهداف خود بهره‌مند شوند.

رئوس سیاستگذاری‌های ذکر شده در سند مذکور، شامل سرمایه‌گذاری بر تحقیق و توسعه، بالفعل نمودن منابع موجود در زمینه هوش مصنوعی، حذف موانع در مسیر نوآوری، آموزش نیروهای متخصص، وادار ساختن جامعه بین‌الملل به پیروی از نیات و خواسته‌های آمریکا و در نهایت استفاده از هوش مصنوعی در خدمات و مأموریت‌های دولتی است.

نکته حائز اهمیت دیگر آنکه دولتمردان آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که لازم است کلیه سازمان‌های دولتی در کنار سایر سازمان‌ها و شرکت‌های بخش خصوصی به تحقیق و توسعه در حوزه هوش مصنوعی بپردازند. از این‌رو می‌توان فهرست بلند بالایی از سازمان‌های دولتی در آمریکا را نام برد که هر یک مشغول به تحقیق در بخشی از کاربردهای هوش مصنوعی بوده و در واقع این حوزه را به موازات یکدیگر توسعه داده و به پیش می‌برند.

از گوگل تا جمینای

علاوه بر این، ظهور ابرشرکت‌های آمریکایی در بخش خصوصی است که با جمع‌آوری کلیه نیروهای کار و شرکت‌های نوپای موفق در حوزه هوش مصنوعی در زیر یک چتر واحد، علاوه بر افزایش سودآوری، این نیروها و شرکت‌ها را تحت یک مدیریت و سیاست‌گذاری واحد در جهت پیگیری و تحقق اهداف دولت آمریکا گرد می‌آورند. در میان این‌گونه شرکت‌ها، باید به شرکت آلفابت اشاره نمود که در سال ۲۰۱۵ میلادی با تغییرات عظیم در ساختار مدیریت شرکت گوگل ایجاد شده و به عنوان شرکت بالادستی گوگل مشغول به کار شد.

این شرکت، از آن زمان، با خرید بیش از ۳۵۰ شرکت نوپای موفق در حوزه هوش مصنوعی و گردآوری آن‌ها تحت مدیریت خودش، موفق شده است توان بالایی از متخصصین و دانش هوش مصنوعی را تحت کنترل در آورده و از آن‌ها مطابق با اهداف دولت آمریکا بهره بگیرد. در واقع شرکت آلفابت به دنبال ایجاد تنوع در مشاغل، دستیابی به مالکیت شرکت‌های موفق حوزه هوش مصنوعی و بیشینه‌سازی سود از طریق ایجاد یک اکوسیستم پویا و بسته است.

نکته حائز اهمیتی که از توجه به سیر حرکت شرکت آلفابت مشخص می‌شود آن است که این شرکت در ابتدا، در قالب شرکت گوگل، به عنوان یک موتور جستجو شروع به فعالیت نمود که تأثیر بسزایی در جمع‌آوری داده و نظارت بر داده‌های موجود در فضای اینترنت داشت و سپس با گسترش فعالیت خود، به‌مرور به سراغ کاربردهای داده‌ها و بهره‌برداری از داده‌های جمع‌آوری شده رفته و در نهایت با تغییر ساختار و ایجاد شرکت آلفابت، به بازویی عظیم در خدمت دولت آمریکا تبدیل شد تا به کنترل و نظارت بر شرکت‌های موفق هوش مصنوعی در سرتاسر جهان بپردازد. در حلقه آخر این زنجیره توسعه نیز این شرکت اخیراً از مدل زبانی بزرگ خود با نام Gemini  رونمایی کرده است.

حکمرانی متمرکز هوش مصنوعی چگونه می‌تواند در ایران موفق شود؟ 2

 

به صورت خلاصه، می‌توان مدل مدیریت هوش مصنوعی در آمریکا را به این صورت تشریح نمود که دولت آمریکا از طریق کمیته SELECT ذیل شورای ملی علم و فناوری (NSTC) به عنوان بالاترین مرجع سیاستگذاری علم و فناوری آمریکا که در کاخ سفید مستقر است، به تعیین و ابلاغ سیاست‌های اصلی حوزه هوش مصنوعی به ویژه در زمینه تحقیق و توسعه آن می‌پردازد.

به موازات این مسئله، با ایجاد فشار بین‌المللی، سایر کشورها را مجاب به همراهی با سیاست‌های خود می‌نماید. سیاست‌های وضع شده از سوی کمیته SELECT به سازمان‌های نظامی و امنیتی همچون آژانس امنیت ملی، وزارت دفاع و سایر سازمان‌ها ابلاغ می‌شوند و پروژه‌های AQUAINT و MDDS آژانس امنیت ملی، ارتباط میان این سازمان و شرکت‌های بخش خصوصی را برقرار می‌کنند. شرکت‌های بخش خصوصی، همچون آلفابت، IBM، اپل، مایکروسافت و فیسبوک در راستای سیاست‌های وضع شده از سوی NSA، به جمع‌آوری داده‌ها پرداخته و علاوه بر آنکه از این داده‌ها به منظور افزایش حوزه تسلط و درآمدهای مالی خود بهره می‌گیرند، آن‌ها را در اختیار آژانس امنیت ملی آمریکا قرار می‌دهند تا از آن‌ها در جهت منافع دولت آمریکا بهره‌برداری نماید.

با الهام از این مدل، در همین گام ابتدایی و با توجه به عزم جدی دولت ایران در حکمرانی متمرکز و فراقوه‌ای توسعه هوش مصنوعی، لازم است با تعریف ابرپروژه‌های راهبردی و سپردن آن به شرکت‌های خصوصی قدرتمند در حوزه ملی، همچنین از ظرفیت سازمان‌های دفاعی نیز استفاده است. در کنار این امر، لازم است تا زیست‌بومی برای شرکت‌های نوپا ذیل شرکت‌های بزرگ و ابرپروژه‌های مذکور تشکیل و تقویت شود.

پایان پیام/


منبع: فارس

نویسنده:

برچسب ها :

ناموجود

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi
سایت سید عبدولوحید سجادپور

سایت سید عبدولوحید سجادپور