۲۶ بهمن زادروز بهمنبیگی بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری
( زاده ۲۶ بهمن ۱۲۹۸ فیروزاباد – درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ شیراز) نویسنده و بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری بهمنبیگی که از او بهعنوان پدر آموزش عشایر یاد میشود، در ایل قشقایی در خانواده محمودخان کلانتر تیره بهمنبیگلو از طایفه عمله قشقایی به هنگام کوچ چشم به جهان گشود. او ۸ ساله بود که
کرونا :
( زاده ۲۶ بهمن ۱۲۹۸ فیروزاباد – درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ شیراز) نویسنده و بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری
بهمنبیگی که از او بهعنوان پدر آموزش عشایر یاد میشود، در ایل قشقایی در خانواده محمودخان کلانتر تیره بهمنبیگلو از طایفه عمله قشقایی به هنگام کوچ چشم به جهان گشود.
او ۸ ساله بود که پدرش یک منشی استخدام کرد که به محمد درس بدهد و هم برای خودش نامه بنویسد. وی دوسال بعد همراه مادر از کوهدشت به تهران آمد و در مدرسهٔ علمیه تهران مشغول تحصیل شد.
پس از پایان دوره دبیرستان به دانشکده حقوق وارد شد و دوره کارشناسی حقوق را در سال ۱۳۲۱ به پایان رساند. او قبل از شروع به همکاری با اصل چهار ترومن، با معرفی یکی از سران ایل قشقایی به آمریکا رفت و پس از مدت بسیار کوتاهی به میهن بازگشت. از آنجا که در شهر و در کارهای اداری دوام نیاورد، پس از چندی به ایل بازگشت.
وی در ادامه فعالیتهای خود به سمت آموزش عشایر رو آورد و چادرسیاه ویژه آموزش را از سال ۱۳۳۱ برپا کرد. به این شیوه، نخستین آموزگار عشایر ایرانی میتوانست در ۸ ماه از تابستان و زمستان به مردم ایلش درس بدهد و آنها را به روزگار خویش آگاهتر سازد.
بهمنبیگی توانست به کمک دوستانی که با او همراه شدند برنامهای را با پنج اصل در زمستان ۱۳۳۲ به تصویب برساند که طی پیام رسمی به ریاست آموزش و پرورش استان فارس، برای اجرا ابلاغ شد. برپایه برنامه آموزش عشایر باید برای پایههای اول تا چهارم مدرسههای سیار و برای پایههای پنجم تا نهم مدرسههای شبانهروزی برپا میشد. همچنین، باید یک مدرسه تربیت معلم ویژه عشایر برای جذب دانشآموزان با مدرک پایان کلاس نهم ساخته میشد و گروهی برای نظارت بر مدرسههای چادری نیز بهوجود میآمد. با وجود این، تنها به برپایی مدرسههای چادری و کار نظارت بسنده شد و ۱۳۷۸ مدرسه در ایلات و عشایر بنیانگذاری شد. اداره این مدرسهها با بهمنبیگی و دو ناظر دیگر، بیژن بهادری کشکولی و نادر فرهنگ درهشویی، سپرده شد.
ازآنجا که در میان عشایر نتوانستند افراد باسوادی برای آموزش پیدا کنند، آموزگاران دیپلمه شهری را با وعده استخدام رسمی و فراهم کردن امکانات لازم برای آسایش آنها به سوی ایل کشاندند. اما پس از یک سال روشن شد که این آموزگاران نمیتوانند در میان عشایر زندگی کنند و به هنگام کوچ با آنها همراه شوند. بهبیان بهمنبیگی: “بچه شهری در ایل میترسید و آب میشد و سگ زرد را شغال میدید.” از این رو، چاره را در آن دید که از خود ایلیاتیها داوطلب بگیرد و آنها را آموزش بدهد و برای آموزگاری آماده سازد.
همه جور آدم داوطلب این کار شده بودند و بهمنبیگی همه آنها را امتحان میکرد که خط و حساب بدانند. سپس، آنها را به کدخدا میسپرد و ماهی ۸۰ – ۹۰ تومان برایشان دستمزد تعیین میکرد اما به دلیل سواد کم آنها، همواره در کنارشان میماند و آنها را راهنمایی میکرد. در واقع او از همه مدرسههای عشایری دور و نزدیک بازدید میکرد و مدرسهای نبود که خودش تک تک دانشآموزانش را آزمایش نکرده باشد.
یکی دیگر از راهکارهایی که باعث پیشرفت کار او شد، دعوت از دولتمردان و اثرگذاران آن زمان برای سفر به آن مناطق بود؛ دعوت به ایل، پذیرایی گرم سنتی و ایلیاتی با همه توش وتوان و سپس سواد و توانایی و استعداد نوشکفته بچههای ایل را به رخ کشیدن، به امید جذب حمایت مالی و قانونی دولت. در یکی از این برنامه ها، دکتر کریم فاطمی، مدیرکل آموزش و پرورش فارس، همراه جمعی از معاونان و مدیرکلهای ستادی وزارت، از مدرسههای سیار دیدن کردند. نتیجه دیدار آن شد که: وزارت موافقت کرد حقوق آموزگاران را بپردازد، فاطمی یکی از پشتیبانان این برنامه شد و از بهمنبیگی خواستند به استخدام آموزش و پرورش درآید و این کار را به طور رسمی ادامه دهد.
نهادی شدن آموزش در عشایر پس از ده سال با حمایت اصل چهار ترومن و پشتیبانی دکتر کریم فاطمی به ثمر رسید.
بهمنبیگی دانشسرای تربیت معلم عشایری را بنیانگذاری کرد و ۲۶ سال سرپرستی آموزش عشایر را بهعهده داشت.
دوران بازنشستگی بهمنبیگی بیشتر به ثبت تجربهها و خاطرهها و نظریههای او در زندگی و کار با عشایر و آموزش و پرورش گذشته است که حاصل آن چند کتاب در قالب داستانهایی گیرا و خواندنی است.
نویسنده:
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰