جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

بیاییم صحنه سیاسی ایران را از فراز آسمان نظاره کنیم

بیاییم کمی ارتفاع بگیریم و صحنه سیاسی ایران را از فراز آسمان و نه از روی زمین نظاره کنیم. وقتی که روی زمین و داخل بازی هستیم، خیلی چیزها را نمی‌بینیم، زاویه و نیز افق دیدمان محدود خواهد بود، بویژه آنکه جزو بازی هم باشیم، در این صورت نوع نگاهمان معطوف به مبارزه و بازی

اختصاصی کرونا

کد خبر : 25589
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۷

کرونا :

بیاییم صحنه سیاسی ایران را از فراز آسمان نظاره کنیم

بیاییم کمی ارتفاع بگیریم و صحنه سیاسی ایران را از فراز آسمان و نه از روی زمین نظاره کنیم. وقتی که روی زمین و داخل بازی هستیم، خیلی چیزها را نمی‌بینیم، زاویه و نیز افق دیدمان محدود خواهد بود، بویژه آنکه جزو بازی هم باشیم، در این صورت نوع نگاهمان معطوف به مبارزه و بازی خواهد بود، در نتیجه متوجه بسیاری از وجوه دیگر این ماجرا نمی‌شویم. وضعیت صحنه سیاسی ایران چیزی شبیه میدان نبرد گلادیاتورهایی است که نتیجه مبارزه آنها، سودی به حال هیچ‌کدام ندارد، بلکه جز ضرر حاصلی ندارد. بازی با حاصل‌جمع منفی است. اگر از فراز آسمان به این میدان سیاست نگاه کنیم، دچار تعجب می‌شویم که این جامعه و کنشگران سیاسی در آن در پی چیستند؟ برای چه رفتار غیرعقلایی پیشه می‌کنند؟ چرا قادر به تعامل و گفتگوی موثر نیستند؟ چرا گمان می‌کنند که در حال فرار از چیزی هستند، ولی متوجه نیستند با سرعت بیشتری در حال نزدیک شدن به آن هستند؟ در حالی که در دنیای سیاست، دشمنان نیز با یکدیگر گفتگو می‌کنند و جنگ، آخرین راه‌حل آنان برای تأمین منافع هرکدام است، چرا در ایران، کسانی که باید رقیب و نه دشمن یکدیگر باشند، نمی‌توانند حداقلی از گفتگو را میان خود سامان دهند؟ آنان در حالی در موضوعات مشترکی با یکدیگر مواجهه و تلاقی دارند، که فاقد هرگونه ارتباط گفتاری و فکری مستقیم با یکدیگرند، آن هم در جهان امروز که جهان ارتباطی است.
برداشتی که نگاه ناظر بی‌طرف به میدان سیاست در ایران دارد مثل این است که دو نفر را ببینید که درباره تصرف یک خودرو مبارزه می‌کنند و چون نمی‌توانند مالک کل خودرو شوند، هرکدام به قطعه‌ای بسنده می‌کنند. قطعه‌ای که بدون قطعات دیگر فایده‌ای ندارد، و یک شی اضافی و بیهوده است. آنان قادر نیستند که به صورت شراکتی یا نوبتی از خودرو استفاده کنند چرا که اصولاً وجود یکدیگر را در اساس و نه حتی در این شراکت به رسمیت نمی‌شناسند.
این وضعیت ریشه تاریخی دارد و همیشه چنین بوده است. به همین دلیل هم منتقدان حکومت‌ها هم هرگاه خواستند به حکومت اعتراض کنند، بیش از اینکه نسبت به رفتار انحصارطلبانه آن حکومت اعتراض داشته باشند، نسبت به اصل وجود آن معترض بودند، بنابراین وقتی هم که در مبارزه علیه حکومت پیروز می‌شدند، از حیث انحصارطلبی، تغییری حاصل نمی‌شد، فقط یک حکومت می‌رفت و حکومت دیگری می‌آمد که هر دو از حیث به رسمیت نشناختن دیگران و مخالفان وجه اشتراک داشتند، همچنان که نیروهای مخالف نیز از حیث به رسمیت نشناختن حکومت و نیز خودشان، مشابه بودند.
با این توضیح می‌توان گفت که تقریباً تمام راهبردهای سیاسی موجود در ایران به طور صریح یا ضمنی متضمن ویژگی نفی دیگری بوده است. در راهبردهای براندازی این ویژگی صریح گفته می‌شود، ولی در راهبردهای دیگر نیز نوعی تبعیت مطلق از دیگری درخواست می‌شود و به طور ضمنی این نیز نفی موجودیت آن است.
در چنین شرایطی آنچه که آموزش نمی‌بینیم، گفتگو و فنون آن است زیرا که هیچ وقت احساس نیاز به آن نداشته‌ایم. بنابراین هنگامی هم که به این نتیجه می‌رسیم که قادر به حذف یکدیگر نیستیم، و باید با یکدیگر گفتگو کنیم، تازه متوجه می‌شویم که با فرهنگ و فنون گفتگو آشنا نیستیم و چون آشنا نیستیم، دنبال راه‌حل گفتگو نیز نمی‌رویم. ضمن اینکه از گذشته و در چارچوب راهبرد حذف، گفتگو را ضد ارزش و نیز نوعی سازش معرفی می‌کردیم، و اکنون نمی‌دانیم چگونه می‌توانیم خود و دیگران را مجاب کنیم که این راه را انتخاب کنیم. بنابر این از یک سو آن را پیشتر ضد ارزش معرفی کرده‌ایم، و نیز آشنایی کافی با فنون آن نداریم، و از سوی دیگر در عین حال متوجه شده‌ایم که راهبردهای مبتنی بر حذف پاسخ نمی‌دهد، در نتیجه در یک سرگردانی نظری و عملی غرق می‌شویم.
واقعیت این است که همه نیروهای سیاسی در ایران چه آنها که در قدرت‌اند یا در بیرون و در حاشیه آن قرار دارند دچار یک بحران جدی هستند. بحران از این جهت که وضعیت و صفحه شطرنج سیاست نشان می‌دهد که این بازی پات است و هیچ‌کدام از طرفین نمی‌توانند یکدیگر را حذف و مات کنند، ولی مشکل اینجاست که هیچ‌کدام هم آمادگی دادن پیشنهاد پات را ندارند و آن را نشانه ضعف می‌دانند، و حتی نمی‌دانند که طرف مقابل با این پیشنهاد احتمالی آنان چگونه برخورد می‌کند. اگر با بازی شطرنج آشنا باشید، بجز شاه برای هرکدام از طرفین بازی یک فیل یا اسب باقی مانده و می‌خواهند یکدیگر را مات کنند، و این شدنی نیست، و ادامه بازی جز استهلاک دو طرف نتیجه دیگری ندارد. جالب اینکه واسطه سیاسی نیز در این میان وجود ندارد. کسی که می‌توانست واسطه این فرآیند شود، خودش فرصت را مناسب دید و طرف دعوا و مبارزه شد و سود طرف دعوا شدن را بیشتر از ایفای نقش واسطه‌گری و کاتالیزوری سیاسی دانست.

۳۸هزار قطعه را تولید می‌کنیم/۲۰۰میلیون دلار صرفه‌جویی ارزی داشتیم
دنبال کنید

رویدادهای سال ۱۳۸۸ آخرین تیر ترکش دو طرف ماجرا بود. نتیجه چه شد؛ جز استهلاک طرفین، و از آن بدتر شکل‌گیری نیروهای حاشیه‌ای؟ نیروهایی که قرار بود ابزار دست برای حذف موثر طرف مقابل شوند، ولی در عمل خودشان مدعی شدند و چیزی نمانده بود که مدعای پیامبری هم بنمایند. رویدادهای سال ۱۳۹۲ و شاید از آن روشن‌تر اسفند ۱۳۹۴ نشان داد که نیروهای سیاسی باید دور حذف یکدیگر را خط بکشند. پیش از آن سیاست تقابل‌جویانه خارجی به بن‌بست رسیده بود و برجام برون‌داد عقلانی این بن‌بست بود. اکنون بن‌بست داخلی به مراتب می‌تواند خطرناک‌تر باشد، و باید برای آن مفرّی پیشنهاد کرد. این وضع مثل زمین‌گیری نیروها در جبهه جنگ است که نه راهی بی پیش دارند و نه توان و اراده‌ای به ادامه جنگ. حکومت کلّ یکپارچه است، حداقل در مقام اجرا و تمشیت امور باید یکپارچه عمل کند. چه دیکتاتوری باشد و چه دموکراسی. حکومت را به منزله همان خودرو در نظر باید گرفت که می‌توان آن را اجاره داد یا نوبتی رانندگی آن را به عهده گرفت، ولی در لحظه مشخص نمی‌توان اختیار فرمان و گاز را به دست یک نفر داد، و مدیریت دنده و ترمز در دست دیگری باشد. سقوط سرنوشت محتوم آن است. این رفتار ناهماهنگی و شکاف در سیاست خارجی کشور، در سیاست اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و در همه حوزه‌ها به وضوح قابل دیدن است. مسأله ایران نه فقدان سرمایه خارجی است و نه فقدان مدیریت و نه… مسأله اصلی دوپارگی سیاست و به رسمیت نشناختن یکدیگر و در عین حال ناتوانی از حذف یکدیگر. شناسایی دوفاکتو میان طرفین صورت گرفته است، ولی کسی برای شناسایی دورژه پیش‌قدم نمی‌شود. این شناسایی مستلزم گفتگوهای وسیع و آزاد میان همه نیروهای سیاسی است. دولت و رییس جمهور اگر این کمبود را جدی می‌دانند، می‌توانند به عنوان یک عنصر واسطه پیشگام شوند، شاید بتوان تا پایان سال حداقلی از گفتگوها را شکل داد. بدبینی‌ها و سوءظن‌هایی که میان طرفین است نه تنها مانعی جدی در پا پیش گذاشتن است، بلکه برداشت‌های آنان از یکدیگر تحت تأثیر این بی‌اعتمادی شکل می‌گیرد. گفتگو با هدف سازش و تفاهم و به رسمیت شناختن یکدیگر، باید در دستور کار همه نیروهای سیاسی قرار گیرد. آنان مجبور به انتخاب این راه هستند، هرچه دیرتر انتخاب کنند، بیشتر متضرر می‌شوند.

تاکید رهبر انقلاب بر افزایش ‌اقتدارملی از طریق ‌نگاه ‌قانونمند ‌به ‌اقتصاد‌مقاومتی است
دنبال کنید

نویسنده:

برچسب ها : ، ،

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi