سیاه، خاکستری و سفید / بسترهای شکلگیری فساد
هدف اصلی این مقاله آن است که چارچوبی به دست دهد تا به درک بهتر ما از ماهیت، علل و بسترهای شکلگیری فساد اداری (اقتصادی) در یک نظام سیاسی – اقتصادی کمک کند.فساد به معنای سوءاستفاده شخص از اختیار عمومی برای انتفاع شخص یا حزب، جناح، دوستان، فامیل و غیره است و در واقع زمانی
کرونا :
هدف اصلی این مقاله آن است که چارچوبی به دست دهد تا به درک بهتر ما از ماهیت، علل و بسترهای شکلگیری فساد اداری (اقتصادی) در یک نظام سیاسی – اقتصادی کمک کند.فساد به معنای سوءاستفاده شخص از اختیار عمومی برای انتفاع شخص یا حزب، جناح، دوستان، فامیل و غیره است و در واقع زمانی پدیدار میشود که فرد فاسد در کاربست اختیار عمومی خویش بین منافع شخصی و عمومی تفکیک قایل نشوند.
برای ایجاد فساد سه شرط باید مهیا باشد :
- افراد درگیر
- شرایط ایجاد
- نگاه جامعه
افراد درگیر در فساد:
فساد میتواند در ابعاد مختلفی رخ دهد. فسادی که منافع کوچک برای اشخاص اندکی ایجاد کند (فساد جزئی یا فساد خرد)، فسادی که در بعد دولت و ابعاد بزرگ روی میدهد (فساد کلان یا فساد بزرگ)
- فساد جزئی یا فساد خرد
در ابعاد کوچک و درون چارچوبهای اجتماعی و عرفهای حاکم روی میدهد. برای نمونه میتوان از ردوبدل شدن هدایای نامناسب یا استفاده از ارتباطات شخصی برای کسب نفع نام برد. این نوع از فساد مشخصاً در کشورهای در حال توسعه که در آنها کارمندان دولتی بسیار پایینتر از خط فقر زندگی میکنند مشاهده میشود.
- فساد کلان یا فساد بزرگ
در بالاترین سطوح دولتی اتفاق میافتد و نیازمند واژگونی نظام سیاسی، قانونگذاری و اقتصادی است. این فساد عموماً در دولتهای دیکتاتوری و دولتهایی که فاقد قوانین صحیح برای جلوگیری از فساد هستند روی میدهد. نظام دولتی در بسیاری از کشورها مشتمل بر شاخههای مقننه، مجریه و قضاییه است که به صورت مستقل فعالیت میکنند و این استقلال بنا بر قاعده باید آنها را از فساد دور نگه دارد.
شرایط ایجاد فساد:
- فساد سیستماتیک
فسادی است که در وهلهٔ نخست به دلیل ضعف در یک سازمان یا فرایند اتفاق میافتد و می توان آن را در تقابل با فسادی دانست که فقط تعدادی از کارمندان یا کارگزاران یک سازمان درگیر فساد هستند. عوامل مشوق فساد سیستمیک شامل منافع متعارض، قدرت اختیاری، قدرت انحصاری، عدم شفافیت، پرداخت دستمزد کم و فرهنگ مصونیت از مجازات میباشند.
فساد اداری پیامد های ناگواری در جوامع بجا میگذارد که مهمترین آن به ترتیب ذیل میباشد:
- فساد با منحرف کردن منافع ملی از هدف آن باعث تلف شدن آن در موارد ی میگردد که هیچگونه نفعی برای مردم و کشور ندارد و از سوی دگر بر سیاست های دولت خدشه وارد نموده و باعث عدم انجام و یا انجام نا بجای آن میگردد.
- فساد انگیزه ها را ضعیف نموده و بدین طریق نهادهای موجود را از پا در می آورد و همچنین از مشروعیت دولت ها و میزان اعتماد مردم بر آنها کاسته و فاصله عظیمی میان دولت و مردم بو جود می آورد که به آسانی از بین نخواهد رفت.
- فساد چون میکروبی است که با رخنه نمودن در وجود اداره یا دولتی همه اجزای آنرا مریض نموده و آن را به یک ارگان ساکن و بی تحرک تبدیل میکند بد تر از آن این که اعتقاد مردم را نسبت به توانایی دولت در جلوگیری از حوادث و مشکلات و آوردن آینده بهتر سلب میکند.
- فساد باعث هدر رفتن سرمایه های انجام شده روی منابع انسانی ضعیف شدن فضایل اخلاقی و ایجاد ارزش های منفی در سازمان میشود.
- فساد پراکنده
فسادی است که از نظر کارشناسان و منتقدین خیلی مهم نیست و تاثیری در کشور ندارد ولی در نوبه خود اهمیت بالایی دارد که این نوع فساد در بین اقشار زیادی از مردم اتفاق می افتد .
نگاه جامعه و مسئولان به فساد:
- فساد سیاه
کاری که از نظر توده ها و نخبگان سیاسی منفور است و عامل آن باید تنبیه شود. برای مثال می توان از دریافت رشوه برای نادیده گرفتن معیارهای ایمنی در احداث مسکن نام برد.
- فساد خاکستری
کاری که از نظر اکثر نخبگان منفور است، اما توده های مردم در مورد آن بی تفاوتند. مثلاً کوتاهی کارمندان در اجرای قوانینی که در بین مردم از محبوبیت چندانی برخوردار نیستند و کسی غیر از نخبگان سیاسی به مفید بودن آنها معتقد نیست.
- فساد سفید
کاری که ظاهراً خلاف قانون است، اما اکثر اعضای جامعه (نخبگان سیاسی و اکثر مردم عادی) آن را آنقدر مضر و با اهمیت نمی دانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند. برای مثال، چشم پوشی از موارد نقض مقرراتی که در اثر تغییرات اجتماعی و فرهنگی، ضرورت خود را از دست داده اند.
نویسنده:
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰