بلاتکلیفی اصلاحطلبان در میدان 1400 / نزاع سیاسی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری / بعید است اصلاحطلبان حضور قدرتمندی در ۱۴۰۰ داشته باشند
کرونا ؛یک فعال سیــاسی اصــلاحطلب در ارتــباط با وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ اظهار داشت: من درباره شورای اصلاحطلبان و تشکیلات مختلفی که مرتبط با اصلاحطلبی است اطلاع دقیقی ندارم اما به نظر میرسد یک مسیری، پیش روی اصلاحطلبان قرار گرفته است. بنده تصور میکنم در این طیف وسیع اصلاحطلبی، دو تفکر حاکم است یک
کرونا :
خبرآنلاین نوشت، حجتالاسلام محمدعلی ابطحی گفت: بخش دیگری که عمده جریانات اصلاحطلب را تشکیل میدهند بر این باورند که باید حداقلهای کف اصلاحطلبی در کاندیدای موردنظر وجود داشته باشد بدین گونه که به دلیل دارا بودن آن کف اصلاحطلبی، ما از آن کاندیدا حمایت و آن را معرفی کنیم. نوع برخورد و بیتفاوتی دولت نسبت به اصلاحطلبان به ویژه در دور دوم ریاست جمهوری، این تفکر را در میان اصلاحطلبان، تقویت کرد که کاندیدای اصلاحطلبان، چه مورد پذیرش قرار بگیرد و چه مورد پذیرش قرار نگیرد آنها به کف اصلاحات پایبند باشند و کسانی که خارج از جریان اصلاحطلبی هستند را در درون این جریان قرار ندهند.
عضو مجمع روحانیون مبارز در مورد مشکل پیش روی اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ بیان کرد: در واقع مشکل اصلی این است که طی ده سال گذشته و پس از انتخابات ۸۸، موانع و فشارهای زیادی وجود داشته تا این جریان حذف شود؛ این فشارها همچنان وجود دارد. از این رو بنده پیشبینی نمیکنم این فشارها تا زمان انتخابات برداشته شود. به بیانی دیگر تصور اینکه جریان اصلاحطلب در انتخابات آینده، امکان حضور قدرتمند با یک چهره متفاوت داشته باشد یا اینکه با داشتن یک سری اختیارات جدید بتواند در صحنه حاضر شود را بسیار بعید میدانم. در واقع همین دلیلی است که جامعه هم نسبت به حضور در انتخابات، کم رغبت به نظر میرسد.
وی در ارتباط با نقش اصلاح طلبان در بی رغبتی مردم نسبت به انتخابات عنوان کرد: وقتی جامعه نسبت به حضور در انتخابات و مشارکت، کم رغبت باشد بدین معناست که امیدی هم به تغییر ندارند مردم در انتخاباتهای گذشته هم که خواست خود را از طرق مختلف میتوانستند اعمال کنند به نوعی ناامید شدند، چراکه نه تنها آن خواستها مورد قبول و پذیرش قرار نگرفت بلکه بیشتر با آن مخالفت شد و درگیری ایجاد شد. بنابراین به نظر میرسد یک رأی حداقلی در انتخابات آینده برای بسیاری مفید است از این رو اینها فضا را تا حدودی متفاوت میکند و کار را بسیار سخت میکند. شاید این مجموعه نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان هم گرفتار همین اتفاقات هستند ببینند این اتفاقات به چه سمتی حرکت خواهد کرد.
ابطحی افزود: بنده بر این باورم که انتخابات ریاستجمهوری اصلا به بحث و بررسی زیاد، نیازی ندارد بلکه باید یکی، دو، سه مصداق چه در میان اصولگرایان و چه در اصلاحطلبان مطرح شود، درباره آنها گفت و گو شود و به نوعی سبک و سنگین شود تا براساس آن، اصلاحطلبان رو به جلو حرکت کنند.
نیازمند یک انتخابات پرشور هستیم
رئیس دفتر رئیسجمهور در دولت اصلاحات در مورد توانایی نهاد اجماعساز در راستای هماهنگی اصلاحطلبان اظهار کرد: اینکه همواره سخن از نهاد اصلاحطلبان و اجماعساز مطرح میشود به دلیل ابهاماتی است که در سخنانم به آن اشاره کردم مبنی بر اینکه وضعیت اصلاحطلبان مشخص و روشن نیست و معلوم نیست در آینده چه رخ خواهد داد؟ آیا فضا باز میشود؟ آیا مردم در انتخابات شرکت میکنند یا خیر؟ به بیانی دیگر، اگر مردم حضور پیدا نکنند اصلاحطلبان نمیتوانند فعال شوند. بنابراین ابهاماتی همچنان وجود دارد در نتیجه این نهاد اجماع ساز آن چنان مهم نیست.
ابطحی در مورد تاثیر انتخابات آمریکا بر انتخابات و امید اصلاحطلبان ابراز داشت: اساسا بنده، نگاه به خارج از مرزها را در ارتباط با انتخابات، آنچنان قابل توجه نمیدانم و به این مولفه باور ندارم اما طبعاً شرایط جهانی بسیار تعیین کننده است به ویژه اینکه بحران اقتصادی فعلی که ایران با آن روبهروست تحت تاثیر شرایط جهانی است در نتیجه این بحران اقتصادی باید از بین برود. به بیانی دیگر از بین رفتن این بحران اقتصادی هم تنها با همکاری و تلاش جهانی و با اتکا به نیروهای داخلی، امکانپذیر است. در دوره ترامپ، قدرتهای جهانی با اعمال فشارهای حداکثری علیه ایران مخالفتی نکردند.
وی ادامه داد: در حال حاضر هم اگر تغییر وضعیتی در دنیا صورت بگیرد در داخل هم باید چهرههایی باشند که مورد قبول دنیا قرار گیرند. بنابراین صرفا این گونه نیست که کسی از داخل کشور تصمیم بگیرد ارتباطاتش را با دنیا درست کند بلکه این ارتباطات و تنشزدایی، بحث دوسویه است و طرف مقابلی هم وجود دارد. بنابراین در داخل، کسی باید باشد که بتواند با طرف مقابل، باب گفت و گو را باز کند. معاون پارلمانی رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد: شاید شرایط در مجموع، شرایطی است که برای آینده جمهوریت در کشور و انقلاب اسلامی، نیاز باشد انتخابات پرشوری برگزار شود و آنهایی که به انتخابات حداقلی علاقهمندند و ظرفیت این نوع انتخابات را دارند اهمیت این برهه تاریخی را حس کنند و فکر کنند که کشور بدون یک حضور فعال و مشارکت جمعی نمیتواند از خطرات و مشکلات رد شود. ابطحی در خصوص ضرورت رایزنی اصلاحطلبان با شورای نگهبان بیان کرد: بنده پیشبینی نمیکنم بعد از این همه فشاری که طی این مدت به اصلاحطلبان وارد شده، اجازه بدهند تا انتخابات ۱۴۰۰، فضا برای اصلاحطلبان باز شود و درعین حال فضای گفت و گوی داخل کشور هم شکل بگیرد.
نزاع سیاسی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰
این روزها نزاع گفتمانی میان اصلاح طلبان بسیار بالا گرفته است، اگر از مجادله محمود واعظی و صادق خرازی عبور کنیم، حمله اخیر سعید حجاریان به عنوان تئوریسین اصلاح طلبان به مواضع حزب کارگزاران نزاع ایدئولوژیک میان دو طیف اصلاح طلبان را عیان کرده است، از یک طرف حجاریان به نمایندگی از بدنه اجتماعی و قاطبه اصلاح طلبان از دموکراسی حرف میزند، اما در سوی دیگر حسین مرعشی سخنگو و محمد قوچانی سردبیر ارگان مطبوعاتی کارگزاران تکنوکراسی را مقدم بر دموکراسی میدانند و این نقطه، محل تلاقی جدل گفتمانی اصلاح طلبان شده است.
حجاریان: عقد نظامیان و کارگزاران را در آسمانها بستهاند
سعید حجاریان در گفتگوی اخیر خود با روزنامه اعتماد در مورد طرفداران تشکیل دولت نظامی، سه گروه را هوادار این ایده میداند و در مورد کارگزاران نیر میگوید: «صدای سوم هم از درون کشور است، اما متعلق به تکنو-بوروکراتهاست. اصلیترین نماینده این صدا بخشی از کارگزاران سازندگی هستند. به لحاظ نظری و تجربی دولت «اقتدارگرای بوروکراتیک» برپایه دو نیاز اساسی یعنی معیشت و امنیت شکل میگیرد و به تبع آن مقولاتی از جمله آزادی، دموکراسی و… تعلیق میشود و این نقطه کانونی تحلیلهای حامیان دولت نظامی (اعم از نظامی یکپارچه و اقتدارگرای بوروکراتیک) است که تلاش دارند براساس آمار دقیق نشان دهند که مردم نان و امنیت میخواهند نه آزادی و دموکراسی.»
وی میافزاید: «باری، عقد این دولت میان بخشی از کارگزاران سازندگی و بخشی از نظامیان در آسمانها بسته شده است! اما کارگزاران سازندگی متاسفانه منطق موقعیت را در نظر نمیگیرند. دولت نوستالژیک اعضای این حزب بالطبع دولت سازندگی است، اما متاسفانه به تفاوتهای ایجاد شده از آن سالها تاکنون توجهی نمیکنند. چنانکه میدانیم اقتدار و شیوه ایجاد موازنه مرحوم هاشمی به نحوی بود که میتوانست اولا با شخص رهبری ارتباط مستقیم و «یک به یک» بگیرد و ثانیا زمین بازی را خود برای نظامیان تعریف کند و اصطلاحا سهم آنها را بدهد؛ هر چند که من وارد کردن نظامیان به اقتصاد و صنعت به دست آقای هاشمی را نادرست دانسته و آن را مقدمه سهمخواهی بیشتر میدانم.»
حجاریان اظهار داشت: «اما اکنون منطق موقعیت ما بیانگر چنین موازنهای نیست؛ اولا افراد محدودی هستند که قادر به برقراری ارتباط مستقیم و «یک به یک» هستند و ثانیا نظامیان -همچون پاکستان- زمین بازی را تعریف میکنند و اختیار عمل از دست بوروکراتها خارج است. الا اینکه بوروکراتهای ما بخواهند متکفل قبوض آب و برق و کارت ساعت ادارات بشوند یا آنکه بخواهند سرمایه تجاری خود را در حاشیه چنین دولتی حفظ و ارتقا دهند.»
پاسخ تند مرعشی به حجاریان: دوستان امنیتی، دموکرات دوآتشه شده اند
بلافاصله حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران در گفتگو با فردا در جواب به اظهارات حجاریان، گفت: «آقای حجاریان از قربانیان خشونت است. جایگاه او همیشه برای ما محترم بوده و خواهد بود. در عین حال برای آنکه تحریفی در واقعیتهای تاریخی اتفاق نیفتد، من اصلا متوجه نشدم تعبیری که آقای حجاریان درباره کارگزاران بیان کرد، سندش کجاست که حزب کارگزاران در چه مقطع یا دورهای از حیات تاریخی خود با نظامیها پیونده داشته است؟ آقای حجاریان لطف کند اگر یک مورد همکاری بین کارگزاران با نظامیها در عرصه سیاسی ایران وجود داشته، سند آن را ارائه کنند تا ما هم مطلع باشیم.»
سخنگوی حزب کارگزاران بیان کرد: «این جای خوشبختی دارد که دوستانی مثل آقای حجاریان که سابقه پررنگ در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی داشتند، امروز طرفداران دوآتیشه دموکراسی شده اند. این تحول برای کشور و مردم ایران مثبت است. این سوابق را همه میدانند و از این جهت ما خوشحالیم دوستانی که خودشان نهادهای امنیتی را برای این کشور شکل دادند و اداره کردند، خوشبختانه امروز دموکرات هستند.»
وی ادامه داد: «نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم و خیلی واضح است، آن است که نتیجه کار دولت کارگزاران که دولت آقای هاشمی بود، کارگزاران این افتخار را دارند که در آغاز اولین برگ حیات سیاسی خود مجلس پنجم را که بسیار متعادلتر و متفاوت با مجلس چهارم بود شکل دادند، همچنین این افتخار را داشتند که انتقال قدرت بعد از آقای هاشمی را مدیریت کنند و کشور را به آقای خاتمی تحویل دادند. دوستانی که به ظاهر از کارگزاران دموکراتتر و آزادیخواه هستند، نتیجه سیاست ورزی و مدیریت فضای سیاسی شان این شد که کشور را از آقای هاشمی تحویل گرفتند و به آقای احمدی نژاد تحویل دادند. برای همه دوستان آرزوی موفقیت داریم.»
در ادامه نیز محمود صادقی نماینده مجلس اسبق مجلس در توییتی جنجالی نوشت: «در این وانفسا که بدنهی اجتماعی رغبتی به حضور در انتخابات ندارند، غضنفرهای اصلاحات و اعتدال برای هم خط و نشان میکشند!»
قوچانی: تکنوکراسی مقدم بر دموکراسی است
همچنین محمد قوچانی در جستار مفصل خود در اولین شماره مجله «آگاهینو» نشریه خودش به نقد اصلاحطلبی پرداخته است. او با نوشتن درآمدی بر «اصلاحات در اغما»، در فصول هفتگانه بعدی بهدنبال آسیبشناسی این جریان و بهعبارت دیگر «اصلاح اصلاحطلبی» است. قوچانی با تبارشناسی تاریخی، روی جریانی در دل اصلاحات تمرکز میکند که بهباور او منشأ انحراف از اصلاحطلبی مطلوب است. او در مقابل تلاش میکند تا با صورتبندی گفتمان توسعه بر تیپیکال امیرکبیر، صورتبندی اصلاحطلبی مطلوب را ارائه کند.
قوچانی در بخشی از مقاله خود با عنوان «تقدم تکنوکراسی بردموکراسی» مینویسد: «البته بیتوجهی به امیرکبیر در نهضتی که نظریهپردازانش (همان مهندسان اصلاحات) حتی نسبت خود با مهندس مهدی بازرگان را انکار میکنند و بهصراحت نه بازرگان را اصلاحطلب میدانند و نه خود را وامدار او میدانند (مباحثه سید مصطفی تاجزاده و عباس عبدی: ماهنامه اندیشه پویا) چندان شگفتانگیز نیست. علت این حذف و سانسور تاریخ را باید در تمایز دو نوع اصلاحطلبی دانست؛ اول. اصلاحطلبی سیاسی که آن را بهطعنه اصلاحطلبی حکومتی میخوانند و دوم. اصلاحطلبی اجتماعی که بهتر است آن را انقلابیگری بخوانیم».
این در حالیست که قوچانی در واکنش به انتقادها به مصاحبهی اخیرش با تسنیم که گفته بود «صراحتاً از اقتدارگرایی دفاع میکنم»، در اینستاگرامش نوشت: «لطفا در فحش دادن عجله نکنید! گوینده این سخن من نیستم. در دهه هشتاد بندهی کمترین یکی از محررین آقا سعید حجاریان بودم و و تقریرات ایشان را مینوشتم و در مقام سردبیر مجله همشهری ماه و روزنامهی شرق چند مقاله را از ذهن ایشان بر کاغذ آوردم. از جمله گفتاری دربارهی تقدم دولت بر دموکراسی که تیتر اول روزنامهی شرق شد. اینک این مقاله با این توضیح در تازهترین کتاب آقای حجاریان چاپ شده است. اصل نظریه البته از ماکس وبر است و دیگر نظریه پردازان دموکراسی و بورکراسی و تکنوکراسی. اصلا یک تقدم عقلی است که تا دولتی نباشد، دموکراسیای هم نیست. اما حالا کاربست این ایده با تقطیع عبارات و جملات و تحریف کلام به جنجالی بدل شده است. البته ایراد از من است که مباحث نظری را به خیابانهای مجازی آوردم و با رهگذرانی که از سر تفنن و گاه سوتفاهم با اندیشه برخورد سیاسی میکنند و به تیتر بسنده میکنند، ایدهام را به اشتراک گذاشتم.»
قوچانی ادامه داد: «باید به همان مجلهی پرحجم و ریز و خسته کننده اکتفا میکردم که هر گوش تاب شنیدن این سخنان را ندارد. بودند افرادی، چون بیژن اشتری عزیز که مصاحبه را نقادانه خواندند و مودبانه نوشتند، اما متاسفانه مطلقا در اقلیت بودند. اصل بحث البته در سی هزار کلمه در آگاهی نو چاپ شده است. اگر حوصله دارید رساله “تقدم تکنوکراسی بر دموکراسی” را بخوانید. انشاله توبه میکنم و دیگر مصاحبه نمیکنم. اما زمین هم گرد است، هم به دور خورشید میچرخد.»
زیبا کلام: کارگزاران به دنبال باقی ماندن در قدرت است
صادق زیباکلام در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه اصولا احزابی مانند کارگزاران، اعتدال و توسعه و اسلامی کار، به دنبال باقی ماندن در قدرت به هر بهایی هستند، اظهارداشت: نمونه عینی این موضوع، اتفاقی است که در انتخابات اسفندماه رخ داد و کارگزاران و برخی از دیگر احزاب به ظاهر اصلاح طلب لیست جداگانهای را منتشر کردند، این درحالی است که از قبل نیز معلوم بود این افراد هیچ گونه شانسی ندارند، آنها میخواهند به هر طریقی که شده به حاکمیت بفهمانند که مانند سایر احزاب اصلاح طلب از جمله اتحاد ملت و مشارکتیهای سابق نیستند، که به اصطلاح تندروی کنند.
وی افزود: با توجه به اینکه اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکردند و لیستی نیز ندادند، اما کارگزاران اعلام کرد، که تنها از مسیر صندوق رای است که میتوان تغییر را ایجاد کرد، اما آنها خود نیز میدانند که هیچ گونه پایگاه رایی به مانند اعتدال و توسعه ندارند و اگر نبود حمایت اصلاح طلبان، آنها نیز طی این سالها نمیتوانستند، در انتخابات گوناگون به پیروزی برسند، مثالش نیز کاملا روشن است، در انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴، محمدرضا عارف با ۱.۵ میلیون رای نفر اول تهران شد، درحالی که اگر تنها ده درصد از کسانی که در انتخابات سال ۹۴ شرکت میکردند، سرلیست کارگزاران در انتخابات باید حداقل ۱۵۰ هزار رای نیز میآورد. اما اینگونه نشد و تنها ۷۰، ۸۰ هزار رای آورد.
زیبا کلام اظهارداشت: بنابراین مشخص میشود که این احزاب هیچ گونه بدنه رایی در میان مردم ندارند و اگر حمایت اصلاح طلبان نباشد، آنها شکست میخوردند، در هر انتخاباتی که شرکت کنند، اما خوب آنها به دنبال حضور در قدرت هستند و این مسئله را هرگونه که بخواهند تفسیر میکنند، در حالی که عملکرد آقای روحانی و اصول گرایان از سال ۹۶ به این طرف به گونهای بود که صندوق رای را بی معنا کرد، زیرا که هر اقدامی که روحانی در ۴ سال اول خود انجام داد، در دوره دوم تمامی آنها از بین رفت و شرایط به قبل از سال ۹۲ برگشت، در زمینههای سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصادی، اجنماعی، فرهنگی و… شرایط به هیچ عنوان تغییر نکرد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: با توجه به اینکه هیچ تغییری به وجود نیامد، آن ۲۴ میلیون نفری که به روحانی رای دادند، در خرداد ۱۴۰۰ نیز اگر به پای آنها جرثقیل هم ببندید، دیگر به پای صندوق نمیآیند، حال برخی اصلاح طلبان این فضا را درک کرده اند و فهمیده اند که چه خبر است، از همین روی است که در انتخابات مجلس نیز شرکت نکردند و در ۱۴۰۰ نیز شرکت نخواهند کرد، اما برخی از احزاب دیگر اصلاح طلب که محوریتشان با کارگزاران است، نمیخواهند این موضوع را درک کنند، که مردم دیگر رای نمیدهند، اما میخواهند به خاطر اینکه همچنان در قدرت باشند، در انتخابات شرکت، کنند، با این که میدانند، بختی برای پیروزی ندارند.
وی ادامه داد: طی چهار سال گذشته وضع مردم از هر نظر به مراتب بدتر شده و رای دهندگان به روحانی او را مسئول میدادند، بنابراین پیش خود میگویند، چه فرقی میکند که چه کسی رئیس جمهور باشد، اما در این بین کارگزاران و تئوریسینهای آنها مدام نظریه و تئوری میآورند که چنین است و چنان است، اما در هر حال خود اصلاح طلبان نیز پی برده اند که برای ۱۴۰۰ با توجه به وضعیتی که در این چهار سال وجود داشت، شانسی نخواهند داشت.
این تحلیلگر مسائل سیاسی یادآور شد: در چنین فضایی نیز اصولگرایان بسیار از حضور کارگزاران و سایر احزاب مشابه اصلاح طلب استقبال خواهند کرد، که در انتخابات شرکت کنند، زیرا که میدانند برای اصوگرایان آنها به هیچ عنوان خطری ندارند، بلکه سراسر سود نیز هستند، زیراکه این طور القاء میکنند، در رسانههای خود که اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کردند، اما شکست سختی خوردند، همان اتفاقی که در انتخابات مجلس نیز رخ داد و به علت عدم شرکت بدنه اجتماعی اصلاحات، ۳۰ نماینده لیست اصولگرایان رای آوردند، اما لیست کارگزاران نتوانست، حتی در پشت سر اصولگرایان قرار بگیرد، به طوری که نمایندگان متفرقه اصولگرا بیشتر از آنها رای آوردند، بنابراین به خوبی مشخص است که چرا کارگزارانیها اینچنین مدافع حضور اصلاح طلبان در انتخابات هستند.
حمله به دولت برای ضربه به اصلاحات
سید ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در مطلبی آورده که حملههای اخیر به دولت، سویههای انتخاباتی دارد. دولت ضعفهایی داشته است اما بسیاری از این ضعفها بهدلیل کارشکنیهای گوناگونی بوده تا دولت نتواند کار خود را بهخوبی انجام دهد و خدمات لازم را به مردم برساند. دولت ضعف دارد اما بیشتر ضعف دولت از این ناحیه است. حملاتی که تاکنون علیه دولت انجام شده یا در حال حاضر انجام میشود، بیشک برای ضایع کردن تلاشهای دولت و اصلاحطلبان حامی دولت است. اصلاحطلبان برای رئیسجمهوری فعلی رای جمع کرده و به او کمک کردند. به یاری اصلاحات بود که آقای روحانی دو دوره برنده انتخابات شد. هدف آنها تا حدی نیز ضایع کردن پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان است تا مخالفان بتوانند در انتخابات پیش رو فرد موردنظر را به پاستور بفرستند. مشکلات بهوجودآمده میان صداوسیما و دولت یا مجلس و دولت، قطعا تبعاتی منفی برای کشور به همراه خواهد داشت. علت تفکیک قوا این نیست که مخالف یکدیگر باشند یا علیه هم موضعگیری کنند. قوا باید با هم متحدتر باشند. قوهقضائیه، مجلس و دولت باید برای حفظ منافع ملی، منافع مردم و ایجاد رفاه در کشور، منسجمتر و همدل باشند، هرچند از نظر سلیقه و تفکر اختلافنظر داشته باشند. اختلاف در سلیقه و تفکر نباید سبب شود که مردم آسیب ببینند یا به منافع ملی گزندی وارد شود. تعامل میان قوای سهگانه، قطعا به منافع ملی و منافع مردم کمک خواهد کرد و کشور را دچار بحران نمیکند. کسانی که به دولت حمله میکنند، از این مسائل آگاه هستند. اگر منصفانه فکر کنیم، متوجه خواهیم شد که اختلافاتی از این دست موجب تضعیف منافع ملی و آسیب رسیدن به مردم میشود. برخی با آگاهی و در راستای منافع جناحی و گروهی خود دست به اقداماتی علیه دولت میزنند. علت مهم گسترش اختلافات میان دولت و نهادهایی که اغلب افراد آنها را اصولگرایان تشکیل میدهند، رقابت زودهنگام انتخاباتی است. نتیجه انتخابات پیشرو که علت این حملات به دولت است، بستگی به گزینه اصلاحطلبان در انتخابات دارد. اگر فردی در انتخابات نامزد شود که مردم به او و اصلاحطلبی او اعتقاد داشته باشند، طبعا پیروزی انتخابات با اصولگرایان نخواهد بود، زیرا پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان از سایر گروهها قویتر است. اگر اصلاحطلبی که نامزد انتخابات میشود، مورد قبول نباشد، پیروزی در انتخابات مشکلساز خواهد شد. اما اگر اصلاحطلبان گزینه شاخص خود را اعلام کنند و صلاحیت آن فرد مورد تایید قرار بگیرد، با همه این شرایط و انتقادات مردم به عملکرد دولت در سالهای گذشته، باز هم اصلاحطلبان پایگاه اجتماعی قویتری نسبت به اصولگرایان خواهند داشت.
با این همه، هنوز اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ تکلیف مشخصی ندارند، آنها به دنبال گزینه مورد دلخواهشان هستند. تا جایی که به دلیل هراس از رد صلاحیت مهرههای اصلی خود، انتخاب چهرههای معتدل همانند لاریجانی را در دستور کار قرار دارند. لاریجانی تاکنون در این باره صحبتی نکرده است. ناطق نوری، سید حسن خمینی و سید محمد خاتمی برای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری تصمیم گیری خواهند کرد.
نویسنده:
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰