جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

تاملاتی نواصولگرایانه/عبور از نام و نان اصولگرایی/وحدت شکن

پیشنهادی که بعد از ۱۲ سال کار سیاسی به ذهن رسیده است، نقطه شروع حرکتی است که اتفاقا «جوانان انقلابی» برآمده از سوم تیر در همان زمان و در عمل خود پیشنهاد کردند و پیگیری نمودند؛ «عبور از نام و نان اصولگرایی» و در انداختن طرحی نو. هر چند که برای همین طرح نو متحمل

اختصاصی کرونا

کد خبر : 35107
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۳

کرونا :

تاملاتی نواصولگرایانه/عبور از نام و نان اصولگرایی/وحدت شکن

پیشنهادی که بعد از ۱۲ سال کار سیاسی به ذهن رسیده است، نقطه شروع حرکتی است که اتفاقا «جوانان انقلابی» برآمده از سوم تیر در همان زمان و در عمل خود پیشنهاد کردند و پیگیری نمودند؛ «عبور از نام و نان اصولگرایی» و در انداختن طرحی نو. هر چند که برای همین طرح نو متحمل برچسبی شدند که باز هم از اتفاق پیشنهاد دهندگان امروز #نواصولگرایی برایشان تراشیده بودند : «وحدت شکن»!

این نقطه خوبی است؛ هر چند با تاخیری ۱۲ ساله. اینکه سرانجام بفهمیم اختلال واقعی و اصلی در قرارگاه مرکزی است و نسخه شفابخش، همان نسخه قدیمی امام است برای پیشبرد انقلاب اسلامی، همان چیزی که نوشتند «رویش در صف به موازات کم کردن وزن سنگین و خمود و ناکارآمد ستاد». آنهم ستادی که سالهاست آلوده شده به زد و بند و لابی و بده بستان.

اما آیا فهمیده ایم که نسخه شفابخش در شرایط اختلال قرارگاه مرکزی، «آتش به اختیاری است؟!» و آیا پذیرفته ایم که واقعا «یک جای کار ایراد دارد؟!» یا اینکه هنوز خود را بی نقص می پنداریم و به دنبال توجیه شکست ها و ناکامی ها، با خیالپردازی پیرامون «اگرها» و «مگرها» هستیم که اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار می آمدند و فلانی و فلانی نمی آمدند و فلان لحظه آن جمله گفته نمی شد، اینک ما پیروز بودیم!

از اظهارنظرها و مصاحبه ها و گفتگوهای این چند وقت که بیشتر همین قسم دوم دیده و شنیده شده است. هنوز نفهمیده ایم که ایراد کار از «بی هویتی گفتمانی» و هر روزی به شاخه ای پریدن است. ایراد کار غش کردن در دل سیاهی به بهانه نسخه جذب خاکستری است و ایراد کار در اصرار بر ماندن است وقتی که عاقلان بارها و بارها پیش بینی کردند که در این ماندن توفیقی نیست!

پیش از ورود زمستان گرمای مطلوب منزل را مهیا کنید
دنبال کنید

سالهای سال مهمترین مسئولیت ها، با بیشترین سرمایه های مادی و انسانی، کدام جریان فرهنگی و اجتماعی بزرگ و قوی در کشور را ایجاد کرد؟!آیا هرگز به عدم توفیق در جریانسازی اندیشیده شده است؟! و اینکه ریشه اش در چیست؟!

آیا به این اندیشیده شده است که یکی از ریشه های اصلی اختلال در قرارگاه مرکزی، اصرار بر روی گزینه ای ثابت در طول ۱۲ سال گذشته بوده است؟!

به این اندیشیده شده است که چگونه ممکن است در جایگاه گفتمانی خود نشست و از همین مسیر خاکستری ها را جذب کرد؟! همانگونه که امام بود و آیا نسخه ای که می گوید چند صد ساختمان و انبوهی از امکانات را فراهم کن و در اختیار غیر انقلابی ها بگذار تا جذب انقلاب بشوند، نسخه ای موثر است؟!

گریزی نداریم از گفتگو؛ باب گفتگو «باید» باز بشود. یعنی سالهاست که می بایست باز می شد اما مگر کارخانه برچسب سازی و تولید عینک تنفر و بدبینی می گذاشت؟!

آیا باور کنیم که این کارخانه تعطیل شده و قرار است صادقانه «گفتگو» صورت پذیرد؟! اگر صداقتی هست در بیان این دعوت پس شمشیر کشیدن های این مدت برای توجیه ناکامی ها از کجا سر بر می آورد؟!

اگر صداقتی هست برای گفتگو، اتفاقا حرف هم هست. به اندازه ۱۲ سال شاید هم بیشتر، ۱۲ سالی که راهی نبود در دستگاه های عریض و طویل دوران مسئولیت و این سوال را به کناری می گذاریم که چرا حالا و بعد از عزلت سیاسی؟!

به هر روی حرف برای گفتگو هست اما شرطش این است که بپذیریم خود بخشی از این مشکلیم که فرمود: تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز

نویسنده:

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi