شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

بیاد مادر/ شعری از حسن بهرام

بیاد مادر/ شعری از حسن بهرام یادمان مانده نمدهایت و زیلوهایت رنگ انگشترت و رقص النگوهایت چرخ خیّاطی ­ات افتاده ته انباری رفته از یاد کمد، قیچی­ و الگوهایت هر شب از سمت اتاق بغلی می­آید خش ­خش نایلون پاره­ ی داروهایت خانه عق می­زند از بوی پماد و الکل درد پیچیده به پاهایت و

اختصاصی کرونا

کد خبر : 13070
تاریخ انتشار : جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۷

کرونا :

بیاد مادر/ شعری از حسن بهرام

بیاد مادر/ شعری از حسن بهرام

یادمان مانده نمدهایت و زیلوهایت
رنگ انگشترت و رقص النگوهایت

چرخ خیّاطی ­ات افتاده ته انباری
رفته از یاد کمد، قیچی­ و الگوهایت


هر شب از سمت اتاق بغلی می­آید
خش ­خش نایلون پاره­ ی داروهایت


خانه عق می­زند از بوی پماد و الکل
درد پیچیده به پاهایت و پهلوهایت


آسمانت سِرُمی بود که آرام ­آرام
آب می­شد به چروکیده ­ی بازوهایت


دست دیوانه ­ی لرزانِ پدر در مشتت
نفس آخر “یا ضامن آهو”هایت


شده مانند دو تا انبه که آویزانند
سیزده­ سالگی کوچک لیموهایت


باز کودک شدم و خواست بجوشد در من
عسل کوهی خشکیده­ ی کندوهایت


توی این شهر پر از گرگ بیا خوابم کن
با تکان­ دادن گهواره­ ی زانوهایت


خواب دیدم که شکسته درِ صندوقچه ­ات
نصف شب آمده­ ام دزدی گردوهایت


پس چه شد گُل­گُلی روسری کودری ­ات؟
پس چه شد کج­ شده ­ی مشکی ابروهایت؟


مُردی و خورد گره دور گلوی پسرت
رنج نوستالوژی بافته ­ی موهایت

آمدم مثل همیشه سرِ خاکت مادر!
تا به گوشم بخورد سُرسُر جاروهایت

(حسن بهرامی) بیاد همه مادران عزیز

نویسنده:

برچسب ها : ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi