دوشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۳

حماس و رژیم صهیونیستی 7 ماه پس از 7 اکتبر

بعد از گذشت ۷ ماه از جنگ غزه، نه تنها حماس نابود نشده بلکه اعتبار و مشروعیتش در جامعه فلسطینی به ویژه در کرانه باختری افزایش یافته و این در حالیست که هدف راهبردی اسرائیل از ابتدای جنگ، نابودی سیاسی و نظامی حماس در غزه بود اما اکنون مجبور به مذاکره با حماس شده و موافقت حماس با توافق تبادل گروگان ها را آرزو می کند.

اختصاصی کرونا

کد خبر : 110032
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۰

کرونا :

حماس و رژیم صهیونیستی 7 ماه پس از 7 اکتبر

به گزارش خبرنگار کرونا به نقل از خانه ملت، علیرضا عرب رییس کارگروه تحلیل و بررسی سیاسی اتاق وضعیت فلسطین طی یادداشتی به شرایط جنبش جهاد اسلامی فلسطین و رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی پرداخت که در ادامه می خوانید.

بر اساس اعلام “مارک وارنر”، رییس کمیته اطلاعات سنای آمریکا، اسرائیل تنها  ۳۵% نیروهای حماس در نوار غزه را از بین برده است و کمتر از یک سوم تونل های غزه را از کار انداخته است.  بعد از گذشت ۷ ماه از جنگ غزه، نه تنها حماس نابود نشده بلکه اعتبار و مشروعیتش در جامعه فلسطینی به ویژه در کرانه باختری افزایش یافته است. اسرائیل که از ابتدای جنگ، هدف راهبردی اش را نابودی سیاسی و نظامی حماس در غزه اعلام کرده بود اکنون مجبور به مذاکره با حماس شده و موافقت حماس با توافق تبادل اسیران (گروگانها) را آرزو می کند!!

بعد از گذشت ۷ ماه از ۷ اکتبر، “گفتمان مقاومت” نه تنها در سطح فلسطینی بلکه در سطح بین المللی هم منتشر شده و نه تنها در سطح مردمی و توده ای بلکه در سطح نخبگانی و دانشگاهی هم جذابیت یافته است. اعتراضات دانشجویی در دانشگاه های معتبر امریکا در همبستگی با فلسطینیان و مبارزین فلسطینی تائیدی بر این گزاره است.

اهداف جنگ غزه طبق تعریف کابینه رژیم صهیونیستی، تخریب زیرساخت‌های نظامی و حکومتی حماس و آزادی اسیران اسرائیلی(گروگان ها) بود اما اکنون حماس نه تنها نابود نشده است بلکه در سطح فلسطینی اعتبار و مشروعیت اش افزایش یافته است.

 اکنون مساله فلسطین در سطح منطقه ای به صدر اولویت های سیاسی و اجتماعی جهان اسلام و عرب بازگشته و در سطح بین المللی نیز مورد توجه قرارگرفته است.

توان نظامی و عملیاتی حماس در سراسر نوار غزه برقرار است و مبارزین فلسطینی در شمال، مرکز و جنوب غزه در حال نبرد با باقیمانده نیروهای اسرائیلی در غزه هستند.  به اعتراف خود اسرائیلی ها، ۶ گردان از بیست و چهار گردان حماس سالم مانده و فقط بیست درصد از شبکه پیچیده و گسترده تونلی غزه که طول آن به  ۵۰۰ الی  ۷۰۰ کیلومتر در اعماق مختلف می رسد از بین رفته است. در عمل، مشخص شد که سیستم تونلی غزه بسیار پیچیده‌تر، پیشرفته‌تر و وسیع‌تر از آن چیزی است که اسرائیلی ها قبلاً تخمین می زدند.

این در حالی است که برای دستگیری رهبران حماس و رهایی اسیران اسرائیلی باقی مانده در غزه، راهی جز خنثی کردن تونل ها وجود ندارد. اکنون برای اسرائیلی ها مشخص شد که ارتش رژیم صهیونیستی در عملیات زمینی هیچ شانسی برای پیروزی بر حماس در غزه ندارد. با توجه به سبک استقرار و میزان توانمندی های حماس ، تهاجمات نظامی اسرائیل به ندرت تأثیری بر شیوه و سبک جنگ نامتقارن حماس داشته است. پس از ۷ ماه از آغاز جنگ کماکان حماس به شلیک راکت ها به سمت اسرائیل ادامه می دهد و ارتش رژیم صهیونیستی موفق به استقرار و کنترل عملیاتی در شمال ، مرکز و جنوب نوار غزه نشده است.

اصرار اسرائیل بر ادامه عملیات نظامی در نوار غزه و حمله احتمالی به رفح، منجر به یک جنگ فرسایشی بی پایان، با تلفات زیاد برای اسرائیلی ها خواهد شد که بدترین سناریو ممکن برای آنان محسوب می شود و سبب تضعیف شدید روحیه ارتش و جامعه صهیونیستی خواهد شد و از جانبی دیگر در چهار چوب یک جنگ شناختی، یک پیروزی اخلاقی قطعی برای حماس در سطح منطقه ای و عرصه بین الملل رقم خواهد زد.

در سناریویی دیگر و در صورت تن دادن رژیم صهیونیستی به آتش بس دائم، که نشانگر شکست اسرائیل در نیل به اهداف راهبردی اعلامی اش و پیروزی حماس و گفتمان مقاومت و آزادی اسرا و زندانیان فلسطینی خواهد بود در سراسر خاورمیانه طنین انداز خواهد شد. فلسطینی ها و افکار عمومی جهان عرب که در حالت طبیعی به «محور مقاومت» متمایل هستند، همگی از حماس حمایت خواهند کرد. متحدان احتمالی اسرائیل در منطقه مجبور به سکوت خواهند شد و عقب نشینی خواهند کرد.

در این حالت، رژیم صهیونیستی علی رغم بکارگیری تمام توان نظامی و سیاسی خود نتوانسته حماس را نابود کند، لذا عملا بازدارندگی اش به در مقابل حماس سوار بر امواج پیروزی، به شدت تضعیف خواهد شد و حماس به الگویی بی بدیل برای تمامی مبارزین ضد اسرائیلی در سراسر منطقه تبدیل خواهد شد.

از سال ۱۹۴۸، بازدارندگی پایه و اساس موجودیت اسرائیل بوده است. اما هنگامیکه اسرائیل نتوانسته در برابر ضعیف ترین حلقه مقاومت به پیروزی دست یابد و ضمنا بازدارندگی اش نیز تضعیف شده است ، محور مقاومت در سراسر منطقه امنیت رژیم صهیونیستی را به شدت تهدید خواهدکرد و این جلوه ای از یک “شکست وجودی” برای اسرائیل خواهد بود. در مجموع به نظر می رسد “حماس به مرور آماده برگزاری جشن پیروزی در خیابان های فلسطین می شود“.

اما در جانبی دیگر اسرائیل در شدیدترین انزوای بین المللی در طول تاریخش قرار دارد. با عملیات “طوفان الاقصی” بازدارندگی اسرائیل فروپاشید و استراتژی امنیتی موجود اسرائیل نابود شد و با عملیات “وعده صادق” اعتبار نظامی و امنیتی اش بیش از پیش تضعیف شد. دو عملیات “طوفان الاقصی” و “وعده صادق” نشان داد که رژیم صهیونیستی بدون تامین مداوم مهمات و سلاح و همچنین حمایت سیاسی و دیپلماتیک از سوی دولت ایالات متحده و متخدینش، نمی‌تواند مقابل کارزار چند عرصه‌ای و چند جبهه ای محور مقاومت به ویژه در یک بازه زمانی طولانی مدت دوام آورد.

رویکرد اسرائیل در مواجهه با تهدیدات همواره مبتنی بر این اصل بوده است: “ما به تنهایی از خود دفاع می کنیم.” هیچ کس به جز اسرائیلی ها مجبور نیست از طرف اسرائیل اسلحه بردارد. اما دو عملیات “طوفان الاقصی” و “وعده صادق” به اسرائیلی ها نشان داد که در یک جنگ هیبریدی که به صورت همزمان در چندین جبهه و چندین عرصه توسط تمام اضلاع محور مقاومت، اسرائیل به تنهایی قادر به مواجهه و تقابل نخواهد بود و دریافت کمک از امریکا و متحدین منطقه ای و فرامنطقه ای اش ضروری خواهد بود و همین امر تعهداتی متقابل را برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد و رژیم صهیونیستی مجبور خواهد بود منافع و نگرانی های متحدین را در نظر بگیرد ، همانطور که در پاسخ رژیم صهیونیستی در برابر عملیات وعده صادق ایران مشاهده شد.

بنابراین دو عملیات طوفان الاقصی و وعده صادق بیش از پیش وابستگی اسرائیل به غرب و به ویژه آمریکا را عیان کرد و آشکار ساخت که اسرائیل به تنهایی قادر به دفاع از خودش نیست و امکان عملیات تهاجمی بدون هماهنگی و مجوز آمریکا را نیز ندارد و این تغییری مهم و بی سابقه در استراتژی نظامی و امنیتی اسرائیل محسوب می شود. طی جنگ غزه و عملیات وعده صادق، اسرائیل تنها با حمایت های دفاعی آمریکا و متحدین منطقه ای و اروپایی اش توانست از خود مقابل حملات ترکیبی مقاومت فلسطین، محور مقاومت و ایران از خود دفاع کند. با توجه به تهدیدات چند جبهه ای و چند عرصه ای محور مقاومت علیه اسرائیل و چالش‌های سیاسی داخلی و خارجی که با آن روبرو هست، رژیم صهیونیستی آشکارا به کمک های نظامی و سیاسی، از سوی ایالات متحده و سایر متحدان، نیازمند است.

در بعد داخلی، همبستگی اجتماعی اسرائیل قبل از طوفان الاقصی به علت طرح “اصلاحات قضایی” دولت راستگرای نتانیاهو به شدت آسیب دیده بود و بعد از ترومای ملی ۷ اکتبر ۲۰۲۳م ( عملیات طوفان الاقصی) و بحران سیاسی -اجتماعی متعاقبش، روند تخریب و آسیب دیدگی همبستگی اجتماعی و تاب آوری ملی تعمیق و گسترش یافت. اعتماد جامعه اسرائیل و عموم مردم آن به نهادهای حاکمیتی که با اصلاحات قضایی قبل از ۷ اکتبر به شکل مداوم و روزافزونی رو به کاهش نهاده بود در اثر ترومای ملی ۷ اکتبر و اثرات امنیتی- اجتماعی جنگ ۷ماهه، و به ویژه بحران اسیران اسرائیلی( گروگان ها) و آوارگان غلاف غزه و الجلیل به شدت آسیب دیده و تخریب شده است. جامعه صهیونیستی به شدت حول حامیان نتانیاهو و مخالفینش دوقطبی شده است. دولت به شدت راستگرای نتانیاهو در مدیریت جنگ غزه، مدیریت بحران های عمیق و زنده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه صهیونیستی به شدت ناکارآمد بوده است بر این بی اعتمادی مستمر مردم به نهادهای حاکمیتی، دامن می زند.

دموکراسی اسرائیل که در اثر طرح اصلاحات قضایی و ۴۰ هفته اعتراضات، از درون تهدید شده بود با جنایات جنگی،جنایت علیه بشریت  و نسل کشی بی شرمانه صهیونیست ها در غزه، در سطح بین المللی نیز به شدت بی اعتبار، بی آبرو و بی حیثیت شده است و لطمه ای جبران ناپذیر حتی در جامعه امریکا متحمل شده است که انعکاس آن را در اعتراضات دانشجویی در دانشگاه های معتبر ایالات متحده و غرب به عینه مشاهده می شود. دیگر نسل جوان آمریکا، اسرائیل را قهرمان پیشرو دموکراسی در خاورمیانه نمی داند و به حمایت همه جانبه دولت امریکا از اسرائیل و ادامه جنگ در غزه به شدت معترض است.

در داخل دولت ائتلافی اسرائیل، راستگرایان افراطی عملا با رفتار و مواضع غیر مسئولانه، راستگرایانه و نژاد پرستانه خود به منافع ملی رژیم صهیونیستی، هویت دمکراتیک و سیستم قضایی آن خسارت می زنند و زمینه تسریع فرایند رسیدگی به پرونده های اسرائیل در دیوان کیفری بین المللی ICC را فراهم می کنند و عملا اعتبار و مشروعیت ادعایی رژیم صهیونیستی را به عنوان یک رژیم دموکراتیک، قانونمند و دارای نظام قضایی مستقل به چالش جدی کشیده و تضعیف می کنند.

در عرصه خارجی، احتمال صدور احکام بازداشت بین المللی توسط دادگاه کیفری بین‌المللی لاهه (ICC) علیه مقامات ارشد اسرائیلی اعم از دولتی و ارتشی ناشی از جنایات در جنگ غزه افزایش یافته است. صدور چنین احکامی می تواند زمینه را برای تحریم ها فراهم سازد و به مشروعیت و اعتبار بین المللی رژیم صهیونیستی آسیبب جدی وارد سازد و مبنایی برای اقدامات بیشتر حقوقی و سیاسی جهت منزوی کردن بیش از پیش اسرائیل شود. ناشی از جنگ غزه نظام حقوقی و سیاسی اسرائیل به شدت تحت فشار از سوی مراجع و نهادهای بین المللی است.  مواضع و رفتارهای دولت راستگرای نتانیاهو نیز به طور مستقیم به تشدید کارزار بین المللی علیه رژیم صهیونیستی کمک می کند.  متعاقبا و متقابلا تضعیف مشروعیت و اعتبار اسرائیل در عرصه بین المللی مستقیماً بر دستاوردهای عملیات نظامی آن در غزه که متکی بر مشروعیت بین المللی است تأثیر می گذارد و در نهایت به امنیت ملی اسرائیل آسیب راهبردی وارد می کند.

در اثر این بحران های بی سابقه امنیتی، اجتماعی و سیاسی و تداوم و تعمیق  بن بست های راهبردی در غزه، کرانه باختری و جبهه شمالی اعم از سوریه و جنوب لبنان و اخیرا در دریای سرخ و یمن، شکاف ها در جامعه صهیونیستی بیش از پیش بسط و تعمیق خواهدیافت و در میان مدت و دراز مدت به اقتصاد رژیم صهیونیستی نیز آسیب جدی خواهد زد و امنیت ملی آن را به شدت و به نحو روز افزون تهدید خواهد کرد. این شکاف ها و آسیب های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با ادامه جدال بر سر موضوعات چالش برانگیزی چون مدیریت جنگ غزه، حاکمیتی جامعه فلسطینی بعد از جنگ غزه، افزایش تنش در کرانه باختری، استمرار بحران آوارگان و گروگان ها، طرح احتمالی اصلاحات قضایی، مساله حساس سربازگیری در ارتش رژیم صهیونیستی و سایر طرح هایی که محل منازعه میان بخش راستگرا، چپگرا و سکولار و مذهبی است افزایش خواهند یافت. افزایش شکاف ها و بسط و تعمیق بحران ها و بن بست های راهبردی، امواج توفنده ای از هرج و مرج، نفرت و سرخوردگی را در جامعه صهیونیستی و حتی در میان سطوح سیاسی ایجاد خواهند کرد و به این ترتیب تاب آوری ملی به عنوان یکی از مهمترین ارکان امنیت اسرائیل به شدت تضعیف شده و تخریب خواهد شد و پیامدهای خسارت بار آن در تمامی حوزه ها تسری خواهد یافت.

به نظر می رسد در این برهه انجام توافقی جهت آزادی اسیران اسرائیلی بدون تضمین “آتس بس دائمی” به خروج اسرائیل از باتلاق غزه کمک کرده و منجر به کسب فرصتی مهم و راهبردی برای آن خواهد شد. توجه و تمرکز باید معطوف به حمله احتمالی اسرائیل به رفح و وضعیت وخیم انسانی در غزه باشد. حمله احتمالی اسرائیل به رفح مصداق وارد شدن در حمام خون خواهد بود و سبب فشارهای مهم و تاثیر گذار منطقه ای و بین المللی علیه رژیم صهیونیستی خواهد شد و به ضرر بایدن در آستانه انتخابات نوامبر ۲۰۲۴م خواهد بود و روابط اسرائیل و آمریکا را بیش از پیش دچار چالش و تنش خواهد کرد و عادی سازی با سعودی را نیز به تعویق خواهد انداخت./

پایان پیام

منبع: خانه ملت

نویسنده:

برچسب ها :

ناموجود

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi
سایت سید عبدولوحید سجادپور

سایت سید عبدولوحید سجادپور