شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

مدیرانی برای ثروتمندان،ملت،یا فقرا؟! / ظلم برابر یا لطف نابرابر؟

سال‌ها است که عدالت (به فتح عین) به ادبیات اقتصادی کشور ما وارد شده است. طبقه ضعیف با این باور که با برقراری عدالت اجتماعی وضع زندگی آن‌ها بهتر خواهد شد، از شعارهای عدالت‌خواهانه حمایت می‌کنند. اما طبقه به‌شدت ثروتمند خوب می‌دانند که عدالت‌طلبی می‌تواند ابزاری مناسب برای رانت بستری برای فساد باشد. تصور کنید که در

اختصاصی کرونا

کد خبر : 48648
تاریخ انتشار : جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۸

کرونا :

مدیرانی برای ثروتمندان،ملت،یا فقرا؟! / ظلم برابر یا لطف نابرابر؟

سال‌ها است که عدالت (به فتح عین) به ادبیات اقتصادی کشور ما وارد شده است. طبقه ضعیف با این باور که با برقراری عدالت اجتماعی وضع زندگی آن‌ها بهتر خواهد شد، از شعارهای عدالت‌خواهانه حمایت می‌کنند. اما طبقه به‌شدت ثروتمند خوب می‌دانند که عدالت‌طلبی می‌تواند ابزاری مناسب برای رانت بستری برای فساد باشد.

تصور کنید که در راستای تحقق عدالت اجتماعی قرار می‌شود که دولت بین کسانی که دستمزدی زیر خط فقر مطلق دارند، نان رایگان توزیع کند. توزیع این حجم نان، یعنی فروش تضمین‌شده برای یک کارخانه عظیم نان‌پزی. آرد از چه کسی و با چه قیمتی خریداری می‌شود؟ چه‌کسی گاز کارخانه را تامین خواهد کرد؟ انبار گندم از چه کسی اجاره می‌شود؟

پرسش مهم‌تر این است که آیا توزیع نان رایگان از اساس در راستای عدالت اجتماعی است؟

آیا تلاش برای نزدیک‌تر کردن طبقات اجتماعی و رعایت مساوات در درآمد (بجای مساوات در برابر قانون) می‌تواند به رشد و شکوفایی جامعه و اقتصاد منجر شود؟

عدالت اجتماعی یعنی چه؟

آیا مسیر عدالت اجتماعی حتما از اقتصاد می‌گذرد؟

 

طبقات اجتماعی

با شکل‌گیری مدنیت و شروع زندگی اجتماعی، طبقات اجتماعی هم شکل گرفتند.

در آتن مردم به چهار طبقه آتنی (اشراف)، ممتاز (خارجی‌های ثروتمند)، آزاد (طبقه ضعیف) و برده تقسیم می‌شدند.

در ایران باستان طبقات اجتماعی به ترتیب به این صورت بود: ۱- پادشاه. ۲- خاندان سلطنتی و بستگان. ۳- مغ‌ها و روحانیون. ۴- اشراف. ۵- نظامی‌ها. ۶- تجار. ۷- صنعت‌گران. ۸- دهقانان. ۹- فقرا. ۱۰- برده‌ها.

در ایران معاصر جامعه را معمولا به ده قسمت تقسیم می‌کنند. دهک اول فقیرترین و دهک دهم ثروتمندترین افراد جامعه هستند. مطالعه دهک‌های اجتماعی ایران نتایج عجیبی به همراه دارد.

ورود هیأت ایرانی به کی‌یف برای مذاکره با مقامات اوکراین درباره سانحه سقوط هواپیما
دنبال کنید

مبارزه با فقر یا مبارزه با فقرا؟

سیاست‌مداران ایرانی زیادی بودند که با شعار فقرزدایی به صحنه آمدند. بررسی‌ها نشان می‌دهند که سیاست‌مداران فقرستیز بیشترین نقش را در تولید فقر داشته‌اند!

یک توجیه این است که فقرزدایی از راه رشد اقتصاد و توسعه بنگاه‌های خصوصی به‌دست می‌آید. راوالیون در کتاب اقتصاد فقر توضیح می‌دهد که سیاست‌های حامی فقرا بیشتر از پول‌پاشی به توسعه سرمایه‌ای نیاز دارد.

به همین دلیل مبارزه با سرمایه‌داری به بهانه حمایت از فقرا، منجر به کاهش اشتغال، کاهش درآمد و افزایش فقر خواهد شد. همچنین مبارزه فرهنگی نادرست با فقر ممکن است دهک‌های کم‌درآمد را بجای کار و تلاش به سمت انفعال و افسردگی ببرد.

عدالت یا ظلم مساوی؟

فرض کنید تمام مردم آزاد هستند هر ماشینی که دوست دارند بخرند. اما همه مردم فقط به‌اندازه خرید پیکان پول ‌دارند. مردم از ماشین خود رضایت ندارند، اما کاچی بهتر از هیچی.

اتفاقی می‌افتد که وضع همه بهتر می‌شود اما نه به‌صورت مساوی. حالا عموم مردم برای خرید پژو ۲۰۶ پول دارند، اما عده‌ای می‌توانند رولزرویس بخرند. جامعه نابرابر می‌شود؛ اما آیا وضعیت بدتر خواهد شد؟

بعد از مدتی دارندگان ۲۰۶ احساس نارضایتی می‌کنند. چون باور دارند اگر رولزرویس سوارها اعدام شوند، آن‌ها می‌توانند ۲۰۷ بخرند. برخی از رسانه‌ها نیز در مورد اشرافی‌گری به عنوان نماد بی‌عدالتی صحبت خواهند کرد.

حالا فرض کنید فقط دو انتخاب دارید. جلوی اتفاق خیالی مذکور را بگیرید و همه همان پیکان را داشته باشند، یا کمک کنید که همه خودروی بهتر سوار شوند و وضع یک عده خیلی بهتر شود؟ کدام تصمیم عادلانه است؟ ظلم برابر یا لطف نابرابر؟

بهترین رنگ مناسب اتاق خواب کدام است ؟! - نوین کابین
دنبال کنید

نکته:

این روزها در گچساران توزیع اقلامی مانند شکر و گوشت و روغن بصورت انبوه در دکانها و مغازه های خاصی توزیع می شود باید چند سوال را مطرح کنیم که درد ذهن های سیاست مداران این روزهایمان است.

 

 

عدالت اجتماعی و بحث‌های بی‌فرجام تاریخی

اگر بگوییم نابرابری لازمه رسیدن به توسعه است و بر اساس قضیه پارتو، مردم باید یک سطحی از بی‌عدالتی را بپذیرند، بسرعت به یاد فنلاند و سوئد می‌افتیم که با وجود توسعه، از نابرابری رنج نمی‌برند، بعد بسرعت کره شمالی را به یاد می‌آوریم.

از طرف مقابل می‌توانیم چین را مثال بزنیم. در سال‌های اخیر نابرابری در چین بیشتر شده، اما وضع عموم مردم بهتر از قبل است. بعد می‌توانیم ژاپن را مثال بزنیم که با وجود آنکه در گذشته چندان از عدالت اجتماعی بهره‌مند نبود، با توسعه اقتصادی به سمت عدالت حرکت کرد.

منظور این است که برای هر ادعا در مورد عدالت اجتماعی یک مثال وجود دارد. این‌که آیا برابری و نابرابری با توسعه رابطه دارند، یا آیا اول باید توسعه اقتصادی رخ بدهد یا اول باید عدالت محقق شود، جواب روشنی ندارد.

تنها در یک مورد اطمینان داریم. جامعه ایرانی نه شبیه به ژاپن است و نه شبیه به سوئد. ایرانی‌ها نه مثل کره‌ای‌ها هستند و نه مثل چینی‌ها. باید ببینیم کدام سیاست برای مردم ایران می‌تواند کاراتر و مفیدتر باشد.

نویسنده:

همسو با خبر روز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi